بازار اینروزهای نفت فرصتها و تهدیدهای متنابهی را پشت سر میگذارد که پیوسته و مستمر در حال جنگ با هم هستند. پس از
نشست 173 سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) امیدواری زیادی در میان دارندگان
بزرگ نفت ایجاد شد تا به واسطه توافق تمدید کاهش تولید تا پایان سال 2018 بتوانند
بر عوامل کاهنده ای چون مازاد نفت و میزان ذخیره سازی، شیلها و شاخص دلار آمریکا غلبه کنند، اما واقعیت مسلم آن است
که جهان در حال حرکت پرشتاب به سوی کانالی از دانش و فناوری است که تغییر رویکرد
از انرژی پایان پذیر به انرژیهای تجدید
پذیر، یکی از بایدهای ناگزیر آن است. انقلابی که همه مرزهای دانش را درنوردیده و
به نظر میرسد ورود به آن
اجتناب ناپذیر باشد. انقلابی که به مثابه تکنولوژیهای تخریبگر است و
در عین حال تحولساز و آینده
نگرانه است. این تکنولوژیها دارای
بزرگترین پتانسیل تأثیرات اقتصادی است که دارای چهار ویژگی اصلی نرخهای تغییرات تکنولوژیکی بالا، حوزه تأثیر گسترده، ارزش
اقتصادی بزرگ و وسیع حوزههای متأثر
و پتانسیل تأثیر اقتصادی مخرب هستند.
انرژی تجدیدپذیر
منابع انرژی تجدیدپذیر نظیر خورشیدی، بادی، برقابی و امواج
اقیانوس، امیدواری به منابع بی انتهای انرژی را بدون از بین بردن منابع طبیعی،
ایجاد تغییرات آب و هوایی یا نگرانی در مورد رقابت با سوختهای فسیلی، ایجاد کردهاست. آنچه مبرهن است؛ تکنولوژی سلولهای خورشیدی با سرعت در حال رشد است. در دو دهه گذشته،
هزینه انرژی تولیدی با سلولهای
خورشیدی از حدود 8 دلار در هر وات ظرفیت، به یک دهم تقلیل پیدا کردهاست. انرژی بادی سهم رو به افزایشی در تولیدی انرژیهای تجدیدپذیر دارد. منابع انرژی تجدیدپذیر نظیر خورشیدی و
بادی، در مقیاس تجاری و صنعتی در آمریکا و اروپا مورد استفاده قرار گرفته و
کشورهای چین، هند و سایر اقتصادهای نوظهور، برنامههای بلندپروازانهای برای استفاده از آنها داشته که رشد اقتصادی بیشتر را همزمان با تغییر
ملاحظات رو به گسترش در زمینه آلودگی، به همراه خواهد داشت. آمار و ارقام آژانس
بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر نیز این مهم را تایید میکنند. این آمارها نشان میدهد که تا سال ۲۰۳۰ حجم بهرهبرداری از انرژی خورشیدی از ۱۸ درصد به ۳۶ درصد افزایش مییابد که
این سرعت دو برابری نشان از روند افزایشی بهرهبرداری از انرژیهای تجدیدپذیر نسبت به سوختهای فسیلی
دارد. بر اساس آمارها ۷۰۰ تا ۱۳۰۰ تریلیون دلار تولید ناخالص جهان از
طریق این انرژیها تامین میشود.
علاوه بر آن تکنولوژی ذخیرهسازی انرژی نیز بازار سوختهای فسیلی را تهدید میکند. این تکنولوژی مشتمل بر باتریها و سایر سیستمهایی است که انرژی در آنها برای کاربردهای آتی، نگهداری و ذخیره میشود. باتریهای
لیتیوم-یونی و سلولهای سوختی
برای تأمین انرژی وسایل نقلیه الکتریکی یا هیبریدی و میلیاردها تجهیزات الکترونیکی
مصرفی سیار مورد استفاده قرار گرفتهاست.
عملکرد و راندمان باتریهای
لیتیوم-یون افزایش قابل توجهی پیدا کرده و قیمت آنها طی دهه گذشته به شدت کاهش
پیدا کرده است. طی دهه
آینده، پیشرفت تکنولوژی ذخیرهسازی
انرژی، میتواند منجر به رقابتی
شدن قیمتی خودروهای الکتریکی (هیبریدی، هیبریدی برقی و تمام الکتریکی) با موتورهای
احتراق داخلی شود. در شبکه برق، سیستمهای
پیشرفته ذخیرهسازی میتواند به یکپارچهسازی انرژی بادی و خورشیدی، بهبود کیفیت با کنترل تغییرات فرکانس، تعدیل
بار و کاهش هزینه از طریق عدم نیاز به گسترش زیرساختها شود. در اقتصادهای در حال توسعه، سیستمهای خورشیدی مبتنی بر باتری امکان عرضه پایدار انرژی را
فراهم میسازد و این همان
تهدیدهایی است که به طور مستقیم انرژیهای فسیلی
را به رقابت میطلبد، رقابتی که
حتما win – win (برد-برد) نخواهد بود. بر این اساس، بخش قابل
توجهی از فروش وسائل نقلیه (40 تا 100%) در سال 2025، میتواند به خودروهای برقی یا هیبریدی اختصاص یابد.
اکتشاف و بازیابی پیشرفته نفت و گاز
در همین حال، توانایی استخراج منابع غیرسنتی نفت و گاز از
بسترهای صخرهای شیل، یک تحول تکنولوژیکی
است که طی حدود چهار دهه توسعه پیدا کردهاست. با ترکیب حفاری افقی و شکافت هیدرولیکی، دسترسی اقتصادی به ذخایر نفت
و گاز شناخته شده در ایالات متحده آمریکا و سایر مناطق، که استخراج آنها با روشهای سنتی حفاری، اقتصادی نبود، اینک فراهم شدهاست. تأثیرات بالقوه این تکنولوژی، توجهات زیادی را
برانگیخته است. با بهبودهای مستمر، این تکنولوژی به میزان قابل توجهی دسترسی به
سوختهای فسیلی را برای
دهههای متمادی افزایش
داده و فرصت مناسبی برای صنایع انرژیبر نظیر
صنایع پتروشیمیایجاد کردهاست. توسعه تکنولوژی اکتشاف و بازیابی نفت و گاز، حتی میتواند منجر به ذخایر جدید غیرمتعارف شامل متان بستر زغال
سنگ ماسه سنگ فشرده و آذر یخ (که به عنوان هیدرات متان نیز شناخته میشود) شده و
پتانسیل معرفی انقلاب انرژی دیگری را دارد. این مهم امکان تأمین 3.6 تا 6.2 بیلیون
بشکه در سال معادل نفت از منابع نفت و گاز تا سال 2025 را فراهم آورده است.
آری! نفتشیل آمریکا؛ بلای
خانمانسوزی است. در حال
حاضر، تامینکنندگان مالی در حال تزریق سرمایه به بخش نفتشیل آمریکا هستند
و مسیر را برای تداوم روند رو به رشد تولید نفت آمریکا تا اواسط دهه آینده هموار
نمودهاند. در این باره،
آژانس بینالمللی انرژی برآورد کرده که تا سال ۲۰۲۵ میلادی، حدود ۸۰ درصد از رشد
تولید نفت جهان از جانب آمریکا خواهد بود. بخشی از این افزایش سریع تولید نفت در
این کشور به دسترسی آسان به سرمایه بر میگردد. بر اساس پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی، تولید نفتشیل آمریکا که
اکنون حدود ۶.۱۷ میلیون بشکه در روز است، در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۵
شاهد افزایش ۸ میلیون بشکهای خواهد بود، یعنی بیش از دو برابر تولید نفت ایران از
ذخایر طبیعی اش! این افزایش موجب خواهد شد که مجموع صادرات بزرگترین تولیدکننده نفت جهان از
مجموع وارداتش پیشی بگیرد. این مهم تا حدود زیادی قابل درک است چه اینکه هماکنون میزان
صادرات گاز طبیعی آمریکا از میزان واردات این کشور پیشی گرفته است. نقطه قابل تامل
در بازار نفت، ورود بازیگرانی جدید و حرفه ای است که کم کم نقش خود را در بازار
انرژی دنیا پررنگ و جای پای خود را محکم میکنند. شاید روزی برسد که تکنولوژیهای تخریب گر تحول
ساز که نشات گرفته از توسعه شتابان دانش بشری است، همه رقبا از جمله شیلها را نیز به
کناری بزند و خود میدان دار بازار جهانی انرژی شود، شاید!