این مهم پیامی
روشن به هیمنه دلار در بازارهای مالی و اقتصادی خواهد بود و شاید فصل نوینی از
تجارت جهانی را با دیگر ارزهای مدعی رقم بزند. رفتارهای عجیب و غریب ترامپ در 4
سال دوران ریاست جمهوری اش و در مواجهه با دیگر کشورها به ویژه با چین و روسیه در
چند سال اخیر باعث شده ارزش دلار در جهان طی چند ماه اخیر سقوط تاریخیای را تجربه
کرده است. بر اساس آمارها، طی هفتههای گذشته شاهد کاهش ارزش دلار در برابر دیگر
ارزهای مرجع بینالمللی بودیم به گونهای که تنها در ماه جولای ارزش این ارز پنج درصد
کاهش یافت و بدترین سقوط ماهانه طی ۱۰ سال گذشته را
تجربه کرد. در
همین حال، بنا به اطلاعات ارائه شده از سوی بانک مرکزی روسیه و اداره گمرک فدرال این
کشور، سهم دلار در مبادلات تجاری روسیه با چین در سه ماهه نخست سال جاری میلادی به
حدود ۴۶ درصد رسیده است. براساس این آمارها، ۳۰ درصد این مبادلات البته به یورو بوده و ۲۴ درصد آن هم به
وسیله ارزهای ملی روبل و یوآن انجام شده است. در حالی سهم دلار اکنون به
۴۶ درصد رسیده که همین چند سال پیش و در سال ۲۰۱۵ نزدیک به ۹۰ درصد مبادلات تجاری بین پکن و مسکو به دلار انجام میشد. به عبارتی، این
دو کشور برای اینکه از مخاطرات سیطره دلار بر مبادلات تجاری خود رها شوند، توانستند
به خوبی این وابستگی را کاهش دهند. کاهش مبادلات با دلار از سوی چین و روسیه پس از آن صورت می گیرد
که ایالات متحده از واحد پول خویش به عنوان ابزاری برای فشار به دیگر کشورها سود
می برد و این دو کشور تلاش می کنند با دور زدن دلار، اثرات فشارهای آمریکا بر
اقتصادشان را خنثی کنند.
اما ماجرای کاهش وابستگی چین و روسیه به دلار از اوایل سال ۲۰۱۴ و با فعال شدن
بسته تحریمها علیه مسکو آغاز شد. در آن زمان، کرملین سیاست حذف حداکثری دلار از
اقتصاد و مبادلات تجاری خود را کلید زد. شکل گرفتن جنگ تجاری بین آمریکا و چین هم
باعث شد تا پکن نیز فشار سلطه دلار را بیش از گذشته حس کند. در ژوئن سال ۲۰۱۹ مقامات روسیه و چین با امضای توافقنامهای قرار گذاشتند تا به سمت حذف
دلار از مبادلات تجاری دوجانبه رفته و تا آنجا که میتوانند از ارزهای مجازی خود
استفاده کنند.در همین حال، اندیشکدههای
آمریکایی نیز درباره حذف دلار از مبادلات جهانی هشدار داده اند. رئیس مؤسسه تحقیقات
امنیت جهانی آمریکا می گوید: یک باشگاه جهانی شامل کشورهای بسیار قدرتمند شکل
گرفته است که روز به روز به تعداد آنها اضافه میشود و به شدت در تلاش هستند تا
دلار را از مبادلات تجاری حذف کنند.رئیس این اندیشکده آمریکایی تاکید کرد: از جمله کشورهای حاضر در این
باشگاه میتوان به چین، روسیه و اتحادیه اروپا اشاره کرد که نقش بسیار مهمی در
اقتصاد جهانی ایفا میکنند.
رئیس مؤسسه تحقیقات امنیت جهان آمریکا ادامه داد: پدید آمدن
ارزهایی نظیر پترو یوآن توسط کشورها از جمله چین عملکردی شبیه به قناری در معدن
ذغال سنگ دارد که نشان دهنده شکل گرفتن انگیزه برای کنار گذاشتن دلار در جهان است.وی ادامه داد:
90 درصد مبادلات نفتی در جهان به دلار انجام میشود و پترو یوآن چین آغازی بر مسیر حذف دلار در این ساختار است. طی دو
سال گذشته کشورهای مختلف جهان از برنامه خود برای کنار گذاشتن و یا به حداقل
رساندن استفاده از دلار در مبادلات تجاری خود خبر دادند که از جمله آنها میتوان
به روسیه، چین، ایران و ترکیه اشاره کرد. در همین حال، حذف دلار از معاملات بورس کالای چین
با توجه به سهم چشمگیر این کشور در تأمین مالی کالایی کشورهای اروپایی، آمریکای
لاتین و حتی آفریقایی بدین معناست که تقاضای جهانی برای دلار رو به کاهش خواهد
گذاشت. افت تقاضای جهانی برای دلار، به معنای تضعیف ارزش این ارز و تزلزل بیشتر جایگاه
آن به مثابه ارز مسلط بینالمللی خواهد بود. این اقدام توسط چین در حالی
اتخاذ میشود که اوایل سال میلادی گذشته، صحبت از حذف دلار در مبادلات بینالمللی
روسیه و چین مطرح شده بود. پیش از آن نیز، رویه دونالد ترامپ در جنگ تجاری و اقتصادی
با کشورهای اروپایی، آمریکایی و آسیایی، برخی کشورهای دیگر از جمله
ترکیه و ایران را نیز بر آن داشت تا به سمت حذف دلار از مبادلات خود گام بردارند.
تحقق عملی حذف دلار توسط چین به عنوان یکی از بازیگران بزرگ اقتصاد جهانی، پیامدهای
اقتصادی- سیاسی گستردهای به همراه خواهد داشت. به ویژه شرایط کنونی بازار جهانی
نفت، حساسیت این اقدام چین را تشدید میکند.از دهه 1940 میلادی و بهخصوص در زمان
بازسازی اروپای پس از جنگ دوم جهانی در قالب طرح مارشال، دلار به ارز مسلط بینالمللی
تبدیل شد. تعیین رابطه ثابتی بین دلار و طلا، ویژگی اصلی این سیستم ارزی بینالمللی
(سیستم برتنوودز) بود که در اوایل دهه 1970 میلادی توسط نیکسون، رئیسجمهور وقت ایالات
متحده، پایان آن اعلام شد. با این وجود، سلطه دلار به مثابه ارز مسلط بینالمللی
از بین نرفت و حتی معرفی ارز واحد اتحادیه اروپا، یعنی یورو، نیز جایگاه آن را
متزلزل نکرد. اما چند تحول داخلی در آمریکا و سطح بینالمللی، جایگاه مسلط دلار را
به تدریج تهدید میکند؛ که از جمله آنها میتوان به معرفی و تقویت تدریجی ارز دیجیتال
از جمله بیتکوین، اوردوز پولی دولت بوش برای خروج از رکود ناشی از حمله تروریستی
11 سپتامبر 2001، کمکهای مالی هنگفت دولت آمریکا برای کمک به اقتصاد این کشور در
بحران مالی 2007 و رویکرد تهاجمی دونالد ترامپ از سال 2016 اشاره کرد.از میان عوامل
بالا، نقش رویکرد ترامپ به اقتصاد و تجارت بینالملل، اثر بیشتری به جای گذاشته
است. راهبرد «اول آمریکا» دونالد ترامپ در تقابل با راهبرد بلندمدت «ساخت چین
2025» موجب شد تا جنگ تجاری شدیدی بین این دو کشور شروع شود. البته همزمان با این
جنگ، ترامپ به اتحادیه اروپا و کشورهای همسایه و همپیمان خود در آمریکای شمالی نیز
اعلان جنگ تجاری داد. رویکرد ترامپ به نقض برجام و اعمال تحریمهای بینالمللی علیه
کشورهای مختلف از جمله ایران نیز از دیگر ابعاد این رویکرد تهاجمی در پیشبرد
استراتژی «اول آمریکا» بود. اما جهان تقابل منافع و تقابل راهبردها، جهان کنش-
واکنش است و جنگهای اقتصادی- تجاری که قلمروی آنها تا تعاملات سیاسی نیز گسترده
میشود، یک شطرنج در جریان است. در این سوی شطرنج، کشورهای تحت تحریم و جنگ تجاری،
به فکر جایگزینی دلار در مبادلات خود افتادند؛ توافقهای پولی دو یا چندجانبه،
استفاده از سیستمهای مبادلات بینکشوری غیردلاری و تهاتر از جمله این ابتکارعملها
بود. برای نمونه، در سال گذشته روسیه اعلام کرد که برای جلوگیری از سلطه دلار،
اوراق قرضه مبتنی بر یوان منتشر خواهد کرد. هرچند که هنوز این تصمیم به صورت عملی
تحقق نیافته است اما تصمیم جدید چین به حذف دلار از بورس کالای خود، پیامدهای
اقتصادی و تجاری گستردهای به دنبال خواهد داشت.سهم چشمگیر چین در تأمین مالی کالایی
کشورهای اروپایی، آمریکای لاتین و حتی آفریقایی بدین معناست که تقاضای جهانی برای
دلار رو به کاهش خواهد گذاشت. افت تقاضای جهانی برای دلار، به معنای تضعیف ارزش این
ارز و تزلزل بیشتر جایگاه آن به مثابه ارز مسلط بینالمللی خواهد بود. هرچند که چین،
یک طرف ماجراست اما با جدیت برای راهبرد «ساخت چین 2025» تلاش میکند و تحولات
اقتصاد سیاسی بینالملل به دیدگاه فرید زکریا در کتاب بازی بزرگان نزدیک میشود که
قدرت آمریکا را رو به افول ارزیابی کرده است. بحران همهگیری جهانی کرونا، شرایط را
پیچیدهتر میکند زیرا در مقایسه با مسئله تضعیف ارزش دلار، چالش خروج از رکود
کرونایی، اهمیت و اولویت بالاتری دارد. اما در چنین شرایطی، آسانترین راه جبران این
رویکرد چین، روشی برای افزایش تقاضای دلار از جمله بازی با نرخ بهره در آمریکا برای
جذب سرمایه خارجی میتواند باشد که باید بر اساس اثرپذیری منفی مخارج سرمایهگذاری
شرکتهای آمریکایی و حساسیت مالیاتدهندگان به عدم تعمیق رکود، با احتیاط انجام پذیرد.
اگرچه فدرال رزرو به عنوان مسئول سیاست پولی در آمریکا، از استقلال بالایی
برخوردار است و اینطور مینماید که ترامپ، واکنشهای مبتنی بر تهدید به اعمال
محدودیت گمرکی را بیشتر میپسندد. ترامپ در تهدید عربستان برای توافق با روسیه به
کاهش تولید نفت نیز از این حربه استفاده کرد. افزون بر این، گزینههای دیگری مانند
تحقق عملی به تهدید خروج شرکتهای بزرگ از چین به خاطر پنهانکاری این کشور درباره
کرونا نیز روی میز هستند؛ اما در مجموع میزان جدیت چین در حذف معاملات دلاری خود میتواند
سرنوشت آینده بازیگری دلار در تجارت بینالملل را تعیین کند.