به گفته وزیر نفت کشورمان مصرف گاز در بخش خانگی به میزان
۶۸۵ میلیون مترمکعب در روز معادل حدود ۴ میلیون بشکه نفتخام است. بر این اساس و
با یک تناسب ساده درمییابیم که تولید یک میلیارد و ٣٠٠ میلیون مترمکعب گاز معادل
بیش از 7.5 میلیون بشکه نفت در روز است. علل و عوامل مختلفی باعث عقبافتادگی گازی
است که عدم سرمایهگذاری در طرحهای توسعه فشارافزایی پارس جنوبی و همچنین میادین
خشکی و عدم توجه به موضوع ذخیرهسازی گاز برای استفاده در زمستان از جمله آنهاست.
در موضوع ذخیرهسازی گاز بایستی گفت: روسیه و آمریکا به عنوان دو تولیدکننده
بزرگ گاز دنیا بین 15 تا 20 درصد از نیاز گاز خود در پیک سرما را از طریق ذخیرهسازی
گاز تامین میکنند درحالی که این رقم در ایران فقط 3 درصد است! عقبماندگی از این
بالاتر!؟.
شوربختانه
با وجود اهمیت ذخیرهسازی گاز در ایران برای مدیریت پیک مصرف زمستانی، در دولت
گذشته شرکت ذخیرهسازی گاز بدون هیچ دلیل منطقی توسط وزارت نفت وقت منحل شد و در 8
سال گذشته هیچ توجهی به پروژههای ذخیرهسازی گاز نشد تا این موضوع به طرز عجیبی
به حاشیه برود. اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم، مجددا اجرای پروژههای ذخیرهسازی
مصرف گاز در دستور کار قرار گرفت و عملیات اجرایی فاز دوم ذخیرهسازی گاز شوریجه
آغاز شد که طبیعتا به ثمر نشستن این پروژه چندین سال زمان خواهد برد.
این
در حالی است که کشور ما به عنوان دومین دارنده منابع گازی و سومین تولیدکننده گاز
دنیا، سالهاست که در روزهای سرد سال با کسری گاز مواجه شده و این کسری، سال به
سال تشدید میشود و زمستان با این کلاه و آن کلاه کردن گاز در مبادی مصرف (قطع گاز
در صنایع عمده سیمانی، پتروشیمیایی و نیروگاهها و ...) سپری میگردد. قطعی گاز
شوربختانه درآمدهای ارزی کشور را نیز دستخوش مسئله و چالش کرده است چه اینکه بنابر
آمارها، از اواسط آذرماه گذشته تاکنون هر دو متانولساز بزرگ بازار سرمایه و هر 4
اوره ساز بزرگ کشور در دیماه با کاهش 50 تا 100 درصدی درآمدی تولید خود مواجه شده
اند. این در حالی است که در کشورهای اروپایی که وارد کننده محض گاز از آمریکا،
قطر، استرالیا و ... هستند، با سرمایهگذاری بر روی طرح های ذخیرهسازی گاز، تحریمهای
گازی روسیه را تا حدود زیادی مهار کردهاند، هر چند که اروپاییها برای مهار دائم
روسیه در عرصه گازی به سرمایهگذاریهای کلانی نیاز دارند، اما تا همین جا هم
توانستهاند بر بحران چیره شوند. بر این اساس، کشورهای اروپایی برای بیاثر کردن
تحریم گازی روسیه علیه اروپا هزینه ۱۰۰۰ میلیارد
دلاری را برای حمایت از مصرفکنندگان و خسارت گسترده در تعطیلی صنایع متحمل شدند، اما
در مواجهه با زمستان و تحریم گازی روسیه از هم نپاشیدند. پاسخ این مهم در وجود
مخازن ذخیرهسازی ۱۰۰ میلیارد مترمکعبی
در اروپاست که با پر کردن آن، بخش بزرگی از نگرانیهای اروپا مهار شد.
همانطور
که اشاره شد، در حال حاضر و در پیک تولید گاز، مقدار برداشت گاز ترش به رکورد
روزانه ۹۹۰ میلیون مترمکعب
از میدانهای مشترک و مستقل گازی و گاز همراه واحدهای انجیال رسیده است. اکنون روزانه ۷۰۵ میلیون مترمکعب تنها از پارس جنوبی و ۲۰۰ میلیون مترمکعب از تاسیسات شرکت نفت
مناطق مرکزی برداشت میشود که برای جبران و
تأمین پایدار گاز در مناطق نفتخیز جنوب، از کارخانه انجیال ۱۰۰۰ حدود ۹ میلیون مترمکعب گاز تأمین شده است و چاههای تازهای که
از میدان آغار عملیاتی شدند. اما شوربختانه علاوه بر عقبماندگی 300 میلیون
مترمکعبی از برنامه ششم توسعه، شدت مصرف انرژی نیز در کشورمان در مقایسه با دنیا
رکورد شکن شده است. هر چند وزیر نفت کشورمان شدت مصرف انرژی در ایران را ۲.۵ برابر میانگین جهانی ارزیابی کرده، اما آژانس
بینالمللی انرژی، شدت مصرف انرژی در ایران را 5.7 برابر جهان اعلام کرده است. به
تعبیر دیگر، ایران برای تولید یک میزان کالا و خدمات 5.7 برابر بیشتر از جهان انرژی
مصرف میکند و بدین ترتیب این آژانس، رتبه اول جهان را در شدت مصرف انرژی به ایران
داده است. این در حالی است که در سال 1398 سازمان ملی
بهرهوری ایران میزان شدت انرژی در ایران را 3 برابر جهان اعلام کرد که همان زمان
نشان از ضعف عملکرد دولتهای وقت در مدیریت تناسب تولید ناخالص داخلی و میزان مصرف
انرژی میداد. شاخص شدت انرژی از تقسیم واحدی از انرژی بر واحدی از تولید ناخالص
داخلی به دست میآید. این رقم در سالهای اخیر نه تنها ثابت نمانده، بلکه به دلیل
تشدید ضعف مدیریت در این بخش، رشد کرده و به 5.7 برابر جهان رسیده است.
این
عدد مفاهیم عمیقی از فاجعه مصرف پیش رویمان قرار میدهد؛ مصرف گاز در کشور 85
میلیون نفری ایران، نصف قاره اروپا با جمعیت 750 میلیون نفری، یک و نیم برابر
آمریکای لاتین با جمعیت 650 میلیون نفری، یک چهارم منطقه آسیا –
پاسیفیک با جمعیت سه و نیم میلیارد نفری و نصف آسیای جنوب غربی با جمعیت 370
میلیون نفری است! به طور کلی، مصرف انرژی در ایران سه تا پنج برابر دنیاست و
کشورمان معادل یک کشور 280 تا 300 میلیونی مصرف انرژی دارد و در حوزه مصرف بنزین
هم اوضاع بر همین منوال است. شوربختانه عقب افتادگی محض در سرمایه گذاری های گازی
در صنعت نفت از یک طرف و بی توجهی محض به موضوع مدیریت مصرف از سوی دیگر، چشمانداز
تیره و تاری را پیش چشمانمان قرار میدهد. بیشک راهحل برونرفت از بحران انرژیای
که دچارش هستیم، اقدام عاجل در دو سوی تولید و مصرف است. سرمایهگذاری و توسعه و
تولید از یک سو و توجه ویژه به طرحهای بهینهسازی مصرف و اجرای بدون مماشات آن در
همه مبادی مصرف از خانگی تا تجاری گرفته تا صنایع عمده. بحران گاز راه حل میانبری
ندارد و کار ریشهای لازم است.