برخی
از این آمارها در واقع، واقعیتهایی تلخ از صنعتی است که به دلیل عدم سرمایهگذاری
در برخی حوزهها شرایط مطلوبی ندارد. در برخی حوزهها نیز به دلیل فرابخشی بودن آن
به نظر میرسد به حال خود رها شده است.
خلاصهای
از واقعیتهای گازی در زیر آمده است؛
-در بحث مصرفکنندگان خانگی و تجاری متولی امر وزارت
مسکن و سازمان نظام مهندسی و شهرداریها هستند که باید پاسخگو باشند. اینکه در این
بخش دستگاهها چه کردهاند باید ببینیم در دو بخش ساختمانهای در حال ساخت و
ساختمانهای در حال بهرهبرداری کار چگونه پیش میرود که متأسفانه در ساختمانهای
در حال بهرهبرداری که بخش عمدهای از مصرف را نیز در بر میگیرند، هیچ اقدام عمدهای
انجام نشده است و کار به جایی رسیده که شرکت ملی گاز در بخش کوچکی از ساختمانها
(آنهایی که دارای موتورخانه هستند) کار بهینهسازی را انجام داد که خیلی بخش کوچکی
است و این در حالی است که بخش عمده آنها (که الگوی یکپارچه در مصرف ندارند) کار
از حیطه وظایف شرکت ملی گاز خارج است.
-در واقع اگر حدود ۹۰۰ هزار تا یک میلیون مترمکعب تولید گاز داشته باشیم، حدود ۵۰۰ میلیون مترمکعب در بخش خانگی و تجاری
مصرف میشود.
-۱۳۱۰ شهر یا
۹۷ درصد بخش شهری تا پایان سال ۱۴۰۰ گازرسانی شده است و ۳۵ هزار روستای کشور دریافت کننده گاز
هستند که پوشش بیش از ۹۰ درصدی را تا پایان
سال ۱۴۰۰ در بخش روستایی نشان میدهد.
-گاز طبیعی در بخش حملونقل نیز استفاده میشود که با
مایعسازی گاز و تبدیل آن به سیانجی، معادل بیش از ۲۱ میلیون لیتر بنزین در روز جایگزین میشود.
-سالانه برای ۷۰
هزار واحد صنعتی گاز تأمین میشود. ۳۰
درصد از کل تولید سالانه گاز در ۸۹ نیروگاه
کشور مصرف میشود.
-هماکنون ۲۷ میلیون
کنتور گاز در کشور وجود دارد که از این تعداد ۲۷ هزار کنتور صنعتی و بزرگ هستند و هوشمندسازی این تعداد
کاری بزرگ است که به برنامهریزی چهار ساله نیاز دارد. این پروژه چهار ساله بوده و
هزینه آن نیز ۴ میلیارد دلار
است.
-در بخش خانگی ساختمانها در اروپا برچسب انرژی دقیقی
میگیرند که این رویه برای خریدار و سازنده انگیزه ایجاد میکند، این در حالی است
که در کشور ما با وجود مبحث ۱۹
مقررات ملی ساختمان، حداقلهای مصرف انرژی هم رعایت نمیشود.
-در همه دنیا برای مصرف الگوهایی وجود دارد، برای
نمونه اگر مصرف گاز در تابستان برابر۱
باشد، در زمستان این میزان به ۲ یا ۲.۵ میرسد، اما این الگو در ایران وجود
ندارد و مصارف در بخش خانگی و تجاری بهصورت انفجاری و بدون الگو زیاد میشود. بهطور
مثال گاهی بهطور ناگهانی ۶
برابر میشود که این موضوع مدیریت توزیع را سخت میکند و در شرایطی ما مجبور به
اولویتدهی و قطع گاز بخش صنایع میشویم و این موضوع میتواند در آینده امنیت تأمین
گاز را با مخاطره روبهرو کند.
-امینت تأمین پایدار انرژی در کشور ارزشی دارد که باید
قیمتگذاری شود، تاکنون این قیمت ارزیابی نشده و دیده نمیشود. این که کشور برای
افراد جامعه با قیمت مناسب تأمین انرژی میکند، کار بسیار بزرگی است که قیمتی دارد
که باید آن را ارزیابی کنیم و درباره آن آگاهی داشته باشیم.
-آمریکا بهعنوان بزرگترین تولید کننده گاز، سالانه بیش
از ۹۰۰ میلیارد مترمکعب گاز تولید میکند،
این کشور ۳۸۶ مخزن ذخیرهسازی
زیرزمینی دارد. روسیه در رتبه دوم تولید نیز ۲۳ مخزن زیر زمینی دارد، آلمان ۴۷، اوکراین ۱۳ و ایتالیا
۱۳ مخزن با ظرفیت و بازدهی بالا دارند اما
ما در کشور تنها دو مخزن داریم!
- مدیریت تولید و مصرف یک شبه و یکساله نیست، بلکه به
تصمیمگیری بلندمدت بر میگردد و توسعه یک مخزن حداقل ۶ سال زمان میبرد.
-باید ظرفیت ذخیرهسازی را به نُرم جهانی برسانیم تا
حداقل ۱۰ درصد مصرف را پوشش دهد و از ۳ میلیارد ذخیرهسازی در سال به ۵.۵ میلیارد مترمکعب برسیم.
-صادرات ۶،
صنایع ۱۷، نیروگاهها ۳۰، بخش خانگی و تجاری ۴۴ درصد تولید را مصرف میکنند.
-۶ درصد
تولید گاز کشور بهصادرات تعلق میگیرد که این مقدار برای صادرات به ترکیه، عراق،
ارمنستان، نخجوان و آذربایجان استفاده میشود که با توجه به مقدار تولید گاز کشور
این رقم بسیار ناچیز است و دلیل آن مصرف بیرویه گاز در کشور است.
آن
چه در بالا اشاره شد نشان میدهد که در حوزه بهینهسازی مصرف گاز و سرمایهگذاریهای
استراتژیک شرایط نامناسبی داریم و هنوز در صنعت گاز به پایداری و امنیت کامل دست نیافتهایم.
همکاریهای بین بخشی و بین سازمانی در صنعت گاز تا به اینجا شبیه شوخی بوده است و
هر سازمانی در حوزه گاز بدون توجه به متولی اصلی آن یعنی شرکت ملی گاز تکروی خاص
خودش را داشته است و نتیجه هم آن چیزی است که اکنون در حال وقوع است؛ «هدرروی گاز
در همه ابعاد»!