بیشک
این همکاری به نفع همه کشورهاست، منابع غنی نفت و گاز این کشورها از جمله ایران در
صورتی که بهطور کامل به منصه ظهور برسد بیتردید در ایجاد ثبات یا حداقل کاهش
نوسانهای قیمتی در بازارهای نفت و گاز بهویژه در اروپا اثر مستقیم دارد. البته همکاریها در دریای خزر فقط به نفت و
گاز محدود نمیشود، استفاده و تکثیر آبزیان چه برای خوراک انسانها و چه برای
بهبود محیط زیست، تورهای مسافرتی تفریحی دریایی کوتاه و میانمدت، مسابقات قایقرانی
فردی و گروهی، غواصی و اسکی روی آب میتواند این بزرگترین دریاچه دنیا را به محلی
برای جلب توجه جهان و ایجاد درآمد برای کشورهای حاشیه آن تبدیل کند. همچنین در زمینه تولید برق از نوسانات، همچنین
عمق آب، استفاده از جلبکها برای تولید انرژیهای نو در دریای خزر به شرط همکاری
کشورهای حاشیه آن قابل حصول است. جمعیت این کشورها و کشورهای حاشیه آن به خودی
خود میتواند در رونق این منطقه حتی در دوران تحریم مؤثر باشد، این کشورها در همه
زمینههای انرژی توان قابل قبولی برای ارتقا و بهرهبرداری از انرژیهای فسیلی و
تولید انرژیهای نو دارند. سوال این است که در شرایط تحریم چگونه این همکاری
با نگاه ویژه به نفت و گاز قابل افزایش است؟ در پاسخ بایستی اظهار کرد: معتقدم یکی
از روشها تأسیس یک شرکت مشترک انرژیهای فسیلی با مشارکت هر پنج کشور (ایران، روسیه،
ترکمنستان، آذربایجان و قزاقستان) است. این شرکت در هرکدام از این کشورها در نزدیک
دریای خزر دفتری راهاندازی کند و هیئت مدیره آن با حضور هر پنج کشور تشکیل و مدیرعامل
آن نیز بهصورت ادواری از این کشورها تعیین شود.
درباره دستور کار این شرکت مشترک هم بایستی توضیح داد: دستور کار آنها باید ورود
به بخشهای مشترک دریای خزر و انجام فعالیتهای همانند اکتشاف، تولید، انتقال و
صادرات منابع دریای خزر باشد، انجام کار علمی و تحقیقاتی صِرف در دریا کمکی به این
پنج کشور نخواهد کرد و ضرورت دارد کشورها وارد کار عملیاتی شوند. تحریم همیشگی نیست؛ شروع همکاری کشورهای حاشیه
دریای خزر میتواند در زمان تحریم باشد، اما انشاءالله بعد از مدتی این تحریمها
برداشته خواهد شد.