نخبهکشی در هلدینگ نفت و گاز پارسیان

از امید برای شکوفایی و توسعه صنعتی به ارزشمندی و اهمیت پتروشیمی در استان مستعدی به بزرگی کرمانشاه تا استعفا یک مسیر کوتاه اما پرمعنا وجود دارد. مسیری که لازم است مدیران غدیر و ساتا را به تامل و تفکر جدی در شایستگی شخصی دارد که جایگاه مهم مدیریت هلدینگ پارسیان را به او سپردهاند.
مهندس حیدرینژاد با سابقهای درخشان در پروژههای صنعتی و مدیریتی، در بهمن ۱۴۰۳ بهعنوان مدیرعامل پتروشیمی کرمانشاه منصوب شد و طی مدت کمتر از یک سال چنان تحولی در آن مجتمع ایجاد کرد که امیدهای زیادی را در میان کارکنان، متخصصان و جامعه بومی استان کرمانشاه بوجود آورد. اما حالا با انتشار خبر استعفای این مدیر شایسته باید پرسید:
چه شد که این امیدها چنین زود خاموش شدند؟متاسفانه ساختارهای ناکارآمد و فشارهایی که دیده نمیشوند در بسیاری از شرکتهای پتروشیمی وجود دارند و این وظیفه مدیران ارشد هلدینگهاست که مانع تاثیرات ناشایست چنین فشارهایی بر مجموعههای تحت مدیریت خود شوند ولی افسوس که ناتوانی برخی مدیران نشسته بر راس هلدینگهایی مانند پارسیان ساختارهای تصمیمگیری غیرشفاف، دخالتهای غیرتخصصی، و سایر فشارهای سیاسی و اقتصادی و از همه مهمتر حسادت عرصه را بر مدیران نخبه تنگ کرده و موجب میشود مدیران کارآمدی مانند حیدرینژاد بهجای تمرکز بر توسعه و بهرهوری، مجبور باشند بیشتر وقت خود را صرف پاسخگویی به مطالبات غیرسازنده کنند.
بدون تردید تبعات چنین اقدامهای ناشایستی که «نخبهکشی» واضحترین توصیف آن است عبارتند از:
- فرسایش سرمایه انسانی و خروج نخبگان از صنعت.
- تضعیف روحیه متخصصان و کارکنان.
- کاهش بهرهوری، نوآوری و رقابتپذیری.
- بیاعتمادی عمومی به ساختارهای مدیریتی و تصمیمگیری.
مهمترین راهکار برای توقف چنین روندهای ناشایست و جلوگیری از جدایی چنین سرمایههای تکرارنشدنی به طور مجمل عبارتند از:
- تقویت استقلال مدیریتی در شرکتهای پتروشیمی
- ایجاد ساز و کارهای حمایت از مدیران توانمند، کارآمد و متخصص
- شفافسازی فرآیندهای انتصاب، ارزیابی و دلایل برکناری
- نظارت دقیق تر نهادهای بالادستی بر حفظ و ارتقای سرمایه ارزشمند انسانی در شرکتها.
استعفای مهندس حیدرینژاد آن همدر شرایطی که توانسته علیرغم تحریمهای شدید بینالمللی موفق ترین شرکت در صادرات اوره کشور باشد را باید زنگ خطری دانست برای سایر مدیران ارشد هلدینگ پارسیان. زیرا این روش نادرست نخبهکشی، اگر ادامه یابد، نهتنها اعتماد به نفس مدیران عامل سایر شرکتها را دچار خدشه و آنان را دچار تردیدهای جدی برای ریسکپذیری میکند، بلکه آینده این صنعت را با تهدیدهای جدی مواجه نموده و اعتماد عمومی نسبت به توان مدیریتی کشور را نیز آسیب پذیر خواهد کرد.
امروز، بیش از هر زمان، باید از نخبگان سازمانها حمایت کرد و اجازه نداد ناکارآمدیهای مدیریتی آنان را در مسیر فرسایش و خروج قرار دهد.
1404/08/18