عوامل موثر در مختل شدن امکانسنجی اولیه طرحهای پتروشیمی

این عوامل عمدتاً ناشی از نقاط ضعف ساختاری، اطلاعاتی و مدیریتی است که در ادامه به تفصیل شرح داده میشوند:
۱.نارساییهای مالی و تامین منابع (عامل کلیدی بیش از ۶۰٪ شکستها)
- پیشبینی غیرواقعبینانه منابع که در آغاز پروژهها بدون تضمین منابع مالی کافی، منجر به توقف در مراحل حیاتی مانند خرید تجهیزات میشود.
- تأثیر تورم و نوسانات ارزی که با افزایش هزینهها طی زمان، برآوردهای اولیه را بیاعتبار میکند و موجب کمبود بودجه در مراحل اجرایی میشود. از طرفی نتیجه آن کاهش چشمگیر المانهای مثبت سرمایهگذاری همچون IRR اولیه خواهد بود.
۲. ضعف در مطالعات بازار
- دسترسی ناکافی به دادههای معتبر، فقدان آمار دقیق تولید داخلی، واردات و تقاضای آینده محصولات، پیشبینی درآمدها را مختل میکند. منابعی مانند آمار گمرک یا بورس کالا اغلب ناقص یا متناقض هستند .
- عدم تطابق با تحولات جهانی موجب استفاده از قیمتهای داخلی بدون توجه به نوسانات بازارهای بینالمللی (مثلاً نشریات ICIS یا Platts) شده و منجر به برآوردهای غیرواقعی از سودآوری میشود .
۳. کاستیهای مطالعات فنی
- انتخاب نامناسب فناوری و اتکا به فناوریهای قدیمی (کپی کردن لایسنسها) یا عدم تطابق با الزامات زیستمحیطی، پس از شروع پروژه نیاز به بازنگری پرهزینه ایجاد میکند .
- ضعف در تحلیل ظرفیت بهینه یا انرژی مورد نیاز، منجر به تاخیرهای عملیاتی و افزایش هزینهها میشود .این امر مصداق برآورد نادرست زمان و هزینه اجراست.
۴. مشکلات ساختاری و مدیریتی
- فقدان چارچوبهای یکپارچه در اثر نبود فهرست اولویتهای سرمایهگذاری ملی و نیز نبودن مطالعات با استراتژیهای توسعه اقتصادی، امکانسنجی را منحرف میکند .
- ضعف مدیریت دانش بدلیل عدم ثبت و انتقال تجربیات پروژههای گذشته (مانند دلایل تاخیر یا شکست ، نقاط قوت و ضعف)، باعث تکرار خطاها میشود .
- عدم انتخاب مدیران پروژه توانمند و باتجربه نیز در این بخش میگنجد.
۵. موانع خارجی و سیستمی
- تحریمها و محدودیتهای فناوری در دسترسی به فناوریهای روز، امکان استفاده از روشهای بهینه تولید را کاهش میدهد .
- فقدان رقابت در ساختار اقتصادی ناشی از انحصارگرایی و فقدان الزام به مطالعات دقیق بازار، کیفیت گزارشهای امکانسنجی را تضعیف میکند .
و اما راهکارهای بهبود امکانسنجی ها چیست؟
۱- تأمین مالی پایدار با
استفاده از ابزارهای نوین مانند صکوک پروژهای و مشارکت بخش خصوصی واقعی
۲- بهروزرسانی دادهها با اتکا به منابع معتبر بینالمللی (مثل IHS، Trademap) برای پیشبینی قیمتها .
۳- الزام به ارزیابی های چندبعدی با ادغام مطالعات بازار، فنی و مالی در چارچوبی یکپارچه با نرمافزارهای نوین اقتصادی .
۴- نهادینهسازی دانش با ایجاد بانک اطلاعاتی یکپارچه و واقعی از تجارب پروژههای گذشته و تحلیل علمی علل شکست آنها .
نتیجهگیری:
به نظر میرسد اختلال در امکانسنجی اولیه عمدتاً ریشه در سه گلوگاه اصلی دارد:
- ساختاری (نبود چارچوبهای ملی)،
- اطلاعاتی (ضعف دادهپردازی)،
- مدیریتی (فقدان یکپارچگی در تحلیلها).
رفع این موانع مستلزم اتخاذ رویکردی نظاممند است که در آن الزام به پیشتأمین جامع مالی ، استفاده از دادههای معتبر جهانی و تطابق با استانداردهای فنی در اولویت قرار گیرد.