حفظ شغل یا تغییر آن
اما در بخش صنعت هم یقهسفیدها نسبت به دو دهه گذشته، بیشتر شدهاند. اتوماسیون بخش تولید و برونسپاری آن به کشورهای خارجی میتواند از دلایل این امر باشد. در نتیجه، شرکتها به نیروهای تکنسین و فیزیکی کمتری احتیاج دارند و نیازشان به مشاغلی مثل تحلیلگر کسب و کار و طراح سیستم افزایش یافته است. با این همه اخراج در میان مشاغل یقهسفید به سرفصل خبرها غالب شده و تقریباً به صورت هفتگی، اطلاعیه جدیدی از شرکتهای مشهورو معتبر صادر میشود که از اخراج هزاران کارمند خبر میدهد.
مدیران به دنبال راههایی برای کاهش هزینهها به خصوص در دوره ریاضتهای مالی و محکم بستن کمربندها هستند. از آنجا که اخراجها معمولاً نیازمند بستههای جدایی سنگین هستند، تبلیغات منفی برای شرکت ایجاد میکنند و باعث ترس در نیروی کار میشوند، چرا که همه نگران دریافت نامه قطع همکاری در مرحله بعدی هستند، بنابراین برخی از سرپرستان رویکردی نسبتاً پنهانی برای کاهش تعداد کارکنان دارند یعنی یا به کارمندان تلنگر میزنند و یا زیردستان را مستقیماً از در بیرون میراندند.
در چنین شرایطی روسا سعی میکنند همه چیز برای کارمند ناخوشایند شود تا بی سر و صدا او را اخراج کنند. خواستههای آنها غیر منطقی می شود. مهم نیست کارمند چقدرسخت کار می کند، در هر صورت با انتقاد و تمسخر مواجه می شود. اگر چنین موقعیتی دارید ممکن است متوجه شوید که دعوتنامهها برای جلسات، کنفرانسها و ملاقاتها متوقف شدهاند، و شما نامهای دریافت نمیکنید. قبلاً پروژههای بزرگ را دریافت میکردید و در حال حاضر کارهای وقتگیر و بیهوده به شما محول میشود. لحن رئیس ناخوشایند و تحریکآمیز شده و عملا شما را نادیده میگیرد. بعد، در چارچوب یک برنامه بهبود عملکرد قرار میگیرید، چرا که مدیر احساس میکند شما به شدت ضعیف عمل میکنید و نیاز به هدایت یا جا به جایی شغلی دارید.
این شرایط میتواند بر سلامت روان و رفاه عاطفی کارمندان تأثیر بگذارد. ممکن است با این فکر که شاید لیاقت این شغل را ندارید، احساس ناراحتی کنید، حتی اگر افزایش حقوق، ارتقاء و بررسی عملکرد سالانه درخشان دریافت کرده باشید. واقعیت این است که شما تغییر نکردهاید؛ این فقط یک واقعیت جدید است؛ رهبری به دنبال ابزارهای دیگری برای خروج کارمندان بدون متحمل شدن هزینه، شکایت احتمالی برای فسخ ناعادلانه و جو رسانهای است و اگر افراد به آرامی از در بیرون رانده شوند، ترسی که اخراج دسته جمعی ایجاد میکند، پدید نمیآید.
نظرسنجی اخبار لینکدین در تابستان گذشته در مورد اخراج بی سر و صدای کارکنان، که نزدیک به 20000 رای به دست آورد، نشان داد که 35 درصد از پاسخ دهندگان در معرض بیرون رانده شدن قرار گرفته اند، در حالی که 48٪ شاهد این تاکتیک در محل کار خود بوده اند؛ آن هم در شرکت هایی که در بخش های داغ و جذاب بازار مشغول فعالیت بودند. طبق آمار اداره کار ایالات متحده، سال گذشته کارمندان زیر 24 سال به طور متوسط تنها 1.2 سال سابقه خدمت داشتند، در حالی که افراد بین 25 تا 34 سال به طور متوسط 2.8 سال را در هر شغل سپری کردند. شرکتها مسیرهای معدودی را برای رشد و توسعه در سازمان ارائه میدهند یا اصلاً راههای معناداری ندارند. اخیر فارغ التحصیلان با این باور که خوش اقبال اند که در یک شرکت معتبر شغلی داشته باشند، با خوشحالی بیش از حد وظایف را میپذیرند؛ اما چرخهای وجود دارد که درآن کارمندان تازه کار با این واقعیت سنگین بیدار میشوند که برای روسا فقط ابزارند و موقعی که کار انجام شد با نورچشمیها جایگزین میشوند.
زمانی که "ایلان ماسک" مدیریت توییتر را به دست گرفت، اقدامات او مظهر هنر بیرون راندن کارکنان از در بود. مسلماً "ماسک" بیش از حد هزینه کرد و پیش از سقوط بازار سهام و بدتر شدن اقتصاد، شرکت رسانههای اجتماعی را به قیمت 44 میلیارد دلار خرید. یکی ازاولین کارهای تجاری او اخراج نیمی از نیروی کار بود. "جک دورسی" مدیر عامل سابق توییتر و جانشین او، "پاراگ آگراوال" ، هر دو به کارکنان خود قول دادند که میتوانند برای همیشه دور کار باشند. ماسک این سیاست را نادیده گرفت و از کارکنان خواست که به دفتر بازگردند. علاوه بر این، کارمندان باقیمانده را تحت فشار قرار داد تا تعهد دهند یا بسیار سخت کار کنند و یا استعفا دهند.
اگر از کار خود لذت میبرید و نمیخواهید جستجو برای کارجدیدی را شروع کنید، چند گزینه دارید. اولا، یک حمله پیش دستانه انجام دهید. رئیس شما میداند که از شرایط با خبر هستید. به جای اینکه خونسردی خود را از دست بدهید و گرفتار رفتار رئیس شوید، آرام و متمرکز بمانید. اگر فریاد بزنید یا حرف نامناسبی به زبان آورید، رئیس از این عمل برای اثبات غیرحرفهای بودن شما استفاده میکند. درعوض، راه طولانیتری را انتخاب کنید؛ به مدیرتان بگویید که شرکت را دوست دارید، موفقیتهای خود را ذکر کنید و دادههایی ارائه دهید که نشان میدهد شما فراتر از انتظارات هستید. با حقایق، ارقام و ذکر مثالها نشان دهید که از همسالان خود عملکرد بهتری داشتهاید.
اگر این کار به نتیجه رسید که هیچ وگرنه درخواست مهلت قانونی برای اقدام مناسب کنید. به مدیرتان بگویید که برای ترک کار مورد آزار و اذیت قرار نخواهید گرفت. اگر اقدامات ناروا و تهمتآمیز ادامه یافت، به آنها اطمینان دهید که از هر راهحلی برای حفظ شغل خود استفاده خواهید کرد و این موضوع را با منابع انسانی، بخش حقوقی و مطبوعات درمیان خواهید گذاشت و در صورت لزوم، حتی مشاوره خواهید گرفت.
اگر توان کافی برای یک مبارزه کاری ندارید و احساس میکنید فرصتهای دیگری خارج از شرکت برای شما وجود دارد، شروع به جستجوی شغل جدید کنید. زندگی کوتاهتر از آن است که بتوان با تحقیر و آزار مواجه شد. این دین به گردن شماست که شرکت و مدیرانی پیدا کنید که قدردان و حامی شما باشند.