تحلیلی بر انتصاب مدیر منابع انسانی شرکت ملی نفت به عنوان رئیس شورای ورزش این شرکت، پیوند هوشمندانه منابع انسانی و ورزش؛
نقشه راه جدید نفت برای سلامت سازمانی

دکتر حمید بورد، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران در حکمی محمدرضا امیریفرد مدیر منابع انسانی این شرکت را به عنوان رئیس شورای ورزش شرکت ملی نفت منصوب کرد.
در عصر حاضر، سرمایه انسانی به عنوان ارزشمندترین دارایی هر سازمانی شناخته میشود. حفظ، ارتقا و بهینهسازی این سرمایه کلیدی، نیازمند توجه به تمامی ابعاد وجودی کارکنان، بهویژه سلامت جسمی و روانی آنان است. در این میان، ورزش به عنوان عاملی قدرتمند، نقشی بیبدیل در ایجاد تندرستی، کاهش استرس، افزایش نشاط و تقویت روحیه همکاری ایفا میکند. در سازمانها و شرکتهای بزرگ، ترویج فرهنگ ورزش نه تنها یک اقدام رفاهی، بلکه یک استراتژی هوشمندانه کسبوکار محسوب میشود.
انتخاب آقای محمدرضا امیریفرد برای ریاست شورای ورزش، اقدامی نمادین و بهجا است. این انتصاب، پیوندی استراتژیک بین دو حوزه به ظاهر مجزا، اما در باطن مرتبط یعنی «مدیریت منابع انسانی» و «فعالیتهای ورزشی» ایجاد میکند. این تلفیق نشان میدهد که مدیرعامل شرکت ملی نفت، ورزش را نه به عنوان یک فعالیت جنبی، بلکه به عنوان جزئی جداییناپذیر از راهبرد کلان مدیریت و توسعه سرمایه انسانی شرکت مینگرد. حمید بورد با این تصمیم، هوشمندی خود را در درک ارتباط مستقیم بین نشاط کارکنان و عملکرد سازمان نشان داده است.
بیتردید، انتصاب اخیر آقای محمدرضا امیریفرد به ریاست شورای ورزش شرکت ملی نفت ایران، در کنار مسئولیت مدیریت منابع انسانی ایشان، اقدامی مهم و قابل تامل است که میتواند تاثیرات عمیقی بر سلامت سازمانی و بهرهوری این شرکت عظیم داشته باشد.
انتخاب مدیر منابع انسانی برای هدایت شورای ورزش، یک همگرایی هوشمندانه است، چراکه این دو حوزه، اهداف مشترکی دارند و حول محور «بهبود زندگی کارکنان» میچرخند.
امروزه در ادبیات مدیریت، «سلامت سازمانی» به عنوان یکی از شاخصهای اصلی عملکرد مورد توجه است. یک مدیر منابع انسانی میتواند برنامههای ورزشی را نه به صورت جزیرهای، بلکه به عنوان بخشی از راهبرد کلان «توسعه و ارتقای سرمایه انسانی» ببیند.
یک مدیر منابع انسانی میتواند با استفاده از دادههای مربوط به سلامت، غیبت و بهرهوری، برنامههای ورزشی را بهگونهای طراحی کند که مستقیماً بر این شاخصها تاثیر بگذارد و بازگشت سرمایه آن را اندازهگیری کند.
مدیر منابع انسانی میتواند اطمینان حاصل کند که برنامههای ورزشی تمامی سطوح سازمان، خانوادهها و حتی کارکنان در مناطق مختلف عملیاتی را پوشش میدهد و به یک ابزار برای تحقق «عدالت سازمانی» تبدیل شود.
سوابق اجرایی آقای محمدرضا امیریفرد نشان میدهد که ترکیبی منحصربهفرد از تجربیات کلیدی را دارا است.
درک عمیق از ساختار نیروی انسانی شرکت، نیازهای کارکنان و مکانیزمهای پشتیبانی سازمانی، دانش حیاتی برای طراحی برنامههای ورزشی پایدار و موثر است که در رزومه و توانمندی آقای امیریفرد قابل مشاهده است.
همچنین داشتن مهارت در برقراری ارتباط موثر با کارکنان، برای جلب مشارکت حداکثری و ایجاد هیجان حول محور رویدادهای ورزشی یک مزیت بزرگ محسوب میشود.
این انتصاب میتواند محرک تحولات مهمی باشد و انتظار میرود با هدایت وی، یک سند راهبردی برای ورزش شرکت ملی نفت تدوین شود که در آن اهداف کمی و کیفی، بودجه، شاخصهای ارزیابی و برنامههای عملیاتی برای ورزش قهرمانی، همگانی و درمانی (توانبخشی) تعریف شده باشد.
همچنین با استفاده از ظرفیتهای ارتباطی و رسانهای، میتوان ورزش شرکت نفت را به یک برند مطرح در سطح ملی تبدیل کرد که این امر باعث افزایش غرور سازمانی و جذب استعدادها میشود.
شاید یکی از برنامههای مهم آقای امیریفرد، توسعه ورزش خانوادهمحور باشد. با توجه به تاکید متن حکم بر خانواده کارکنان، میتوان شاهد طراحی برنامههایی بود که سلامت و نشاط را به کانون خانوادههای نفتی ببرد و وفاداری سازمانی را در سطحی وسیعتر تقویت کند.
از سوی دیگر با توجه به اینکه شرکت ملی نفت دارای شرکتها و پیمانکاران متعدد است. آقای امیریفرد میتواند با ایجاد هماهنگی و یکپارچهسازی منابع و امکانات ورزشی، از پراکندگی و موازیکاری جلوگیری کرده و اثربخشی را به حداکثر برساند.
در نهایت رونق ورزش در شرکت ملی نفت یک اتفاق برد-برد برای همه ذینفعان است. از یک سو، جامعه بزرگ کارکنان و خانوادههای آنان از مزایای تندرستی و نشاط بهرهمند میشوند و از سوی دیگر، شرکت با داشتن نیروی انسانی سالم و با انگیزه، شاهد ارتقای بهرهوری و تحقق اهداف تولیدی خود خواهد بود.
انتصاب آقای امیریفرد را باید فراتر از یک تغییر مدیریتی ساده، یک «پیام استراتژیک» از سوی مدیرعامل شرکت ملی نفت دانست. این اقدام نشان میدهد که نگاه به ورزش در این شرکت، از نگاهی صرفاً تشریفاتی و رفاهی، به یک نگاه «حاکمیتی-توسعهای» ارتقا یافته است.
این انتصاب، نمایانگر درک عمیق حمید بورد از این واقعیت است که قلب تپنده صنعت نفت، در سینه سالم و پرنشاط کارکنان آن میتپد. اگر این مسیر با برنامهریزی دقیق، تخصیص منابع کافی و اراده راسخ مدیریتی همراه باشد، میتواند موجی از تحول مثبت را در بزرگترین شرکت کشور ایجاد کرده و الگویی برای سایر سازمانهای بزرگ ایران شود. موفقیت در این مسیر، نه تنها به معنای داشتن کارکنانی سالمتر و شادابتر، بلکه به معنای دستیابی به یک صنعت نفت قدرتمندتر، خلاقتر و بهرهورتر خواهد بود.
1404/09/30