logo
1404/04/25
صفحه نخست
گالری تصاویر آرشیو نشریه

یادداشتی اختصاصی به قلم جواد قیصریان فرد، کارشناس صنعت پتروشیمی درباره این روزهای صنعت پتروشیمی؛

پتروشیمی؛ در تلاقی بحران‌های ساختاری و تنش‌های ژئوپلیتیکی

پتروشیمی؛ در تلاقی بحران‌های ساختاری و تنش‌های ژئوپلیتیکی

دانش نفت: صنعت پتروشیمی ایران، به‌مثابه یکی از معدود پیشران‌های پایدار اقتصادی در یک دهه اخیر، این روزها در یکی از پرچالش‌ترین مقاطع تاریخ خود ایستاده است؛ جایی در تلاقی دو بحران بزرگ: رکود ساختاری جهانی و تشدید تنش‌های ژئوپلیتیکی در منطقه. اگرچه این صنعت همواره در بستر فشارهای خارجی و محدودیت‌های داخلی به حیات خود ادامه داده، اما بحران فعلی ماهیتی متفاوت دارد. آنچه اکنون در جریان است، صرفاً یک تهدید مقطعی یا بحران گذرا نیست؛ بلکه زنگ هشداری است برای بازتعریف راهبردها، بازآرایی زیرساخت‌ها و بازسازی اعتماد نسبت به آینده این صنعت راهبردی.


از سال ۲۰۲۲، صنعت پتروشیمی جهانی وارد مرحله‌ای از رکود ساختاری شده است؛ رکودی که ریشه در رشد افراطی ظرفیت‌ها به‌ویژه در چین و کشورهای جنوب‌شرق آسیا و کاهش روندی مصرف دارد. برای صنعت پتروشیمی، که ذاتاً وابسته به مقیاس و پایداری عرضه و تقاضاست، این شرایط برابر با فشرده شدن حاشیه سود، تعلیق پروژه‌ها و ریزش ارزش سهام بوده است. در چنین فضایی، وقوع یک بحران ژئوپلیتیک با مرکزیت منطقه خلیج فارس، همانند تنش نظامی میان ایران و اسرائیل، می‌تواند همچون زلزله‌ای دومینویی در ساختار زنجیره تأمین جهانی عمل کند؛ به‌ خصوص وقتی پای نفت، گاز و آبراه‌هایی مانند تنگه هرمز در میان باشد. از خوراک تا لجستیک، از قیمت تا سرمایه‌گذاری، همه‌چیز در معرض بی‌ثباتی قرار می‌گیرد. اینکه بازارها فعلاً واکنش ملایمی نشان داده‌اند، نباید باعث غفلت از پیامدهای بلندمدت شود. 


موسسه بین المللی و معتبر ICIS سه سناریو برای آینده بحران ایران و اسرائیل محتمل‌تر از دیگر سناریوها مطرح نموده است: مهار دیپلماتیک (خوش‌بینانه)، جنگ نیابتی بلندمدت (محتمل‌تر) و درگیری تمام‌عیار (فاجعه‌بار). در تمام این مسیرها، شرکت های پتروشیمی‌ به ‌ویژه در منطقه خاورمیانه جزو نخستین قربانیان خواهند بود.


ایران؛ فرصت‌ها زیر سایه تهدیدها


برای ایران، کشوری با دومین ذخایر گاز جهان و یکی از بازیگران مهم صادرات پتروشیمی، تنش‌های ژئوپلیتیکی میان ایران و اسرائیل دو چهره دارد. از یک‌سو، افزایش قیمت حامل‌های انرژی در پی تنش‌های منطقه‌ای می‌تواند درآمدهای ارزی را موقتاً افزایش دهد. اما از سوی دیگر، افزایش تنش‌های ژئوپلیتیکی بُعدی جدید به ریسک‌های پیش روی این صنعت همچون کمبود خوراک، فرسودگی زیرساخت‌ها، شکاف سرمایه‌گذاری و ناترازی انرژی و زنجیره ارزش دست افزوده است که در صورت عدم مدیریت صحیح، می‌تواند این صنعت راهبردی را در معرض لرزش‌هایی فراتر از تهدیدهای معمول قرار دهد؛ لرزش‌هایی که نه‌تنها امنیت عرضه و صادرات را هدف می‌گیرند، بلکه سبد سرمایه‌گذاری و اعتماد بین‌المللی به پروژه‌های ایرانی و موقعیت راهبردی ایران را در بازار جهانی پتروشیمی بیش ‌از پیش تضعیف می‌ نماید. بطور کلی این بحران ژئوپلیتیک بستر شکل‌گیری چهار تهدید بنیادین شامل امنیت خوراک، افت صادرات، گریز سرمایه و جانشینی منطقه‌ای برای این صنعت در کشور را فراهم نموده می باشد، تهدیدهایی که ریشه در ساختار و حکمرانی صنعت دارند، نه صرفاً در نوسانات سیاسی.


 


1- امنیت خوراک: گلوگاهی شکننده


حدود 70% خوراک صنعت پتروشیمی ایران متکی به گاز طبیعی است. این وابستگی، در فضایی که امنیت خطوط انتقال، تأسیسات و میادین گازی در معرض تهدید قرار دارد، یک ریسک استراتژیک محسوب می‌شود. تجربه سال 1403 و کاهش 22 میلیون تنی تولید، که 60 % آن صرفاً به دلیل محدودیت تأمین خوراک، نمونه‌ای گویاست. در سناریوی تنش امنیتی، به‌ویژه با احتمال حمله به زیرساخت‌های گازی یا ایجاد اختلال در میدان‌های مشترک، تداوم تولید مجتمع‌های پتروشیمی بیش از گذشته در معرض خطر خواهد بود. علاوه بر آن، عقب‌ماندن پروژه‌های حیاتی مانند فشارافزایی فازهای پارس جنوبی و عدم سرمایه‌گذاری کافی در میادین جایگزین، شکنندگی سیستم خوراک را تشدید می‌کند.


2- صادرات؛ قربانی نخست تحریم‌های هدفمند


سالانه بین 10-16 میلیارد دلار از صادرات غیرنفتی ایران مربوط به محصولات پتروشیمی است. اما این شریان ارزی در شرایط بحرانی می‌تواند به سرعت قطع یا محدود شود. که با تشدید تنش‌ها با اسرائیل یا متحدان غربی، خطر اعمال تحریم‌های دقیق‌تر، رهگیری محموله‌ها، فشارهای ثانویه بر خریداران آسیایی و حتی حملات به مراکز لجستیکی افزایش می‌یابد. در چنین شرایطی، حتی شرکای آسیایی مانند چین و هند نیز نسبت به خرید از ایران محتاط‌تر عمل می‌کنند، چرا که در منطق بازار، ریسک امنیتی برابر با ریسک سرمایه است.


3- سرمایه‌گذاری؛ فرار از سایه جنگ


بر اساس برآوردها، صنعت پتروشیمی ایران برای تکمیل بیش از ۱۲۰ پروژه نیمه‌تمام به حدود ۹۳ میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد اما جذب این میزان سرمایه، در شرایطی که منطقه در آستانه یک درگیری نظامی بالقوه قرار دارد، تا حد زیادی غیرممکن می‌شود. سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی، بیش از هر چیز به ثبات سیاسی و امنیت در بلندمدت توجه دارند. این در حالی‌ است که محدودیت در انتشار اوراق ارزی، نرخ بهره بالا، و دسترسی محدود به منابع مالی بین‌المللی، شرایط را بیش ‌از پیش دشوار کرده است.


4- رقبای منطقه‌ای؛ آماده برای جانشینی ایران


در بازار جهانی، فرصت از دست رفته یک کشور، بلافاصله به فرصت بازیگران دیگر تبدیل می‌شود. کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند عربستان، امارات و قطر با بهره‌گیری از ثبات سیاسی، فناوری پیشرفته، زیرساخت‌های لجستیکی توسعه‌یافته و سیاست‌های تشویقی ، آماده‌اند تا جای خالی ایران را در بازارهای منطقه‌ای و جهانی پر کنند. پروژه‌های عظیم در مناطقی نظیر الجُبیل و رأس‌الخیر عربستان و الرویس قطر با همین منطق و در راستای جذب سرمایه، تأمین پایدار، و ارائه مزیت رقابتی غیرقابل چشم‌پوشی شکل گرفته‌اند.


آینده‌نگری برای این صنعت حساس


در صورت ادامه این بحران ژئوپولیتکی، در سطح جهانی، صنعت پتروشیمی با نوسانات قیمت نفت، افزایش هزینه انرژی، و اختلال در کریدورهای حیاتی حمل‌ونقل مواجه خواهد شد. این وضعیت، به کاهش سودآوری، تضعیف رقابت‌پذیری و حتی تعدیل تولید در بسیاری از مناطق خواهد انجامید.


در ایران، بدون یک استراتژی شفاف برای مقابله با بحران‌های ژئوپلیتیکی، صنعت پتروشیمی با تمام ظرفیت و پتانسیل خود ممکن است از یک موتور درآمدی به یک نقطه ضعف استراتژیک تبدیل شود. با این وجود، در میانه همه این تهدیدها، فرصتی نهفته است که شاید بتوان آن را نقطه آغاز یک بازتعریف بزرگ دانست. بحران‌ها گاه می‌توانند محرک تغییرات بنیادین باشند. برای صنعت پتروشیمی ایران، اکنون بهترین زمان برای حرکت از یک الگوی وابسته به منابع ارزان، به سوی مدلی تاب‌آور، فناورانه و متنوع است. برخی از مسیرهای ممکن برای چنین گذار تحول‌آفرینی عبارت‌اند از:


• نوسازی تجهیزات و بومی‌سازی فناوری‌های حیاتی برای کاهش اتکا به واردات؛


• توسعه خوراک‌های جایگزین همچون گاز فلر و توجه جدی به مقوله بازیافت و اقتصاد چرخشی؛


• تنوع‌بخشی به بازارهای صادراتی با بهره‌گیری از ظرفیت دیپلماسی انرژی در منطقه CIS و شرق آفریقا؛


• بازمهندسی ساختار امنیت سایبری و زیرساختی مجتمع‌های پتروشیمی برای مقابله با حملات سایبری و تهدیدهای فیزیکی.


سخن پایانی


واقعیت امروز صنعت پتروشیمی ایران، چیزی فراتر از یک رکود یا فشار بیرونی است. این صنعت بیش از آنکه با چالش بازار مواجه باشد، درگیر “چالش امنیتی ساختاری” ناشی از ناکارآمدی زیرساخت‌ها، وابستگی به خوراک ارزان و نبود تنوع در بازارها است. تنش با اسرائیل، نه‌فقط یک بحران گذرا بلکه نمایانگر شکنندگی زیرساخت‌های اقتصادی ایران در برابر امواج سنگین ژئوپلیتیکی است. 


صنعت پتروشیمی ایران در برهه‌ای ایستاده که تصمیمات امروز، آینده ۱۰ تا ۲۰ سال آینده آن را رقم خواهد زد. ادامه مسیر فعلی وابستگی به خوراک ارزان، صادرات متمرکز، و ساختار سنتی سرمایه‌گذاری نه‌ تنها پاسخگوی بحران‌های نوظهور نیست، بلکه آن را تشدید می‌کند. اکنون زمان بازتعریف راهبردی این صنعت فرارسیده است. گذار از “پتروشیمی مبتنی بر منابع” به “پتروشیمی تاب‌آور، فناورانه و رقابت‌پذیر”، نه یک انتخاب لوکس و ویترینی، بلکه ضرورتی حیاتی برای بقا و رشد است. بدون این بازتعریف، ایران نه‌تنها مزیت صادراتی خود را از دست می‌دهد، بلکه در آینده‌ای نه‌چندان دور، جایگاه خود را در زنجیره جهانی انرژی نیز واگذار خواهد کرد. این مسیر اگرچه دشوار است، اما تنها راه نجات است. آینده این صنعت نه در سایه جنگ، که در پرتو تحول رقم خواهد خورد.


کد مطلب : 80210
موضوع : رویکرد
تاریخ : 1404/04/18-05:46

یادداشت روز

آخرین خبرها

آخرین یادداشت ها

خطایی رخ داده است. این برنامه ممکن است دیگر پاسخ ندهد تا زمانی که دوباره بارگیری شود. رفرش 🗙