دو یادداشت کوتاه از عبدالرسول دشتی، کارشناس پتروشیمی؛
جای خالی جانشینپروری در پتروشیمی!

این موضوع قابل بررسی و آسیبشناسی است که کدام بخش در مجموعه پتروشیمی آنگونه که شایسته بود به وظیفه خود عمل نکرد و چرا امروز شاهد این هستیم که الگوسازی و جانشینپروری موفق در پتروشیمی صورت نگرفته است؟
وقتی کارشناسان نفت و پتروشیمی اجازه نقد نداشته باشند!
حدود یک دهه قبل هنگامی که آقای مهندس بیات، مدیرعامل پتروشیمی و مهندس اولادی مدیر برنامهریزی بودند، بنده به عنوان کارشناس در امور بینالملل حضور داشتم.
یک بار که مدیر برنامهریزی در مورد مناطق ویژه و هابهای جدید پتروشیمی مصاحبه کرده بود، یادداشت کوتاهی با این عنوان نوشتم که :«هابهای پتروشیمی کجایند، مناطق ویژه آن کدامند»؟
آن روزها یادداشتهایم را بدون هرگونه عنوان شغلی منتشر میکردم. به یاد دارم فردای آن روز همکاری که مسئولیت معاونت امور بینالملل را برعهده داشت، نزدم آمد و در مورد یادداشتی که منتشر کرده بودم پرسید. ظاهرا مدیرعامل از انتشار آن ناراحت و صحبتهایی کرده بود که اینجا جای نقل شدن ندارد. یادداشت را که خیلی هم طولانی نبود با هم مرور کردیم و تاکید کردم کاملا حواسم به حفظ حرمت و جایگاه مدیرعامل به عنوان خط قرمز سازمان بوده است و فقط صحبتهای مدیر برنامهریزی را نقد کردهام که وقتی اینگونه اظهار نظر میکند بهتر است مشخص کند مجموعه NPC چه مقدار در تحقق برنامههایی که از آنها نام برده نقش دارد.
این روزها وقتی انواع و اقسام نقدها نسبت به مسائل مرتبط با نفت و پتروشیمی را میبینم در جستجوی این سوال هستم که چند نفر از نویسندگان یادداشتها جزو کارکنان نفت و پتروشیمی هستند؟
نمیدانم این نظر تا چه اندازه صحیح و مورد تایید سایر همکاران دیروز و امروزم در مجموعه بزرگ نفت و پتروشیمی که این روزها اکثرا خصوصی محسوب می شوند، قرار دارد اما شخصا معتقدم اگر شرایط برای شنیدن و اطلاع از نقدهای کارشناسی درون سازمانی وجود داشت شاید اکنون بسیاری از نقدها و مطالب حاشیه سازی که در رسانهها شاهد انتشار آنها هستیم کاملا قابل رفع میبود.