برخی نمایندگان مجلس در ادوار مختلف متهم ردیف اول ناترازی در کشور هستند که با فشار و لابیهای سیاسی مسیر خطوط لوله انتقال گاز را به سمت شهرها و روستاهای حوزه انتخابیه خویش منحرف کردند؛
خطوط لوله سیاستزده!
این کمبود موجب شده حتی گازرسانی به شبکه خانگی نیز با اما و اگر مواجه شود و تدبیرپردازان را به چارهجویی و پویش ۲ درجه کمتر وا دارد. در این میان برخی کارشناسان انرژی سیاست گازرسانی به خانهها را اشتباه ارزیابی کرده و تاکید دارند این سیاست ضربه و خسارات مهلکی به محیط زیست و اقتصاد کشور وارد کرده است.
این در حالی است که همه ساله و بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی و در جریان بررسی لایحه بودجه کل کشور در دولتهای مختلف، وزارت نفت مکلف به گازرسانی به شهرها و روستاهای باقیمانده کشور میشود و بیتردید این آغاز یک اشتباه استراتژیک در سیاستهای انرژی کشور است.
بر این اساس، برخی نمایندگان مجلس در ادوار مختلف متهم ردیف اول ناترازی در کشور هستند که با فشار و لابیهای سیاسی مسیر خطوط لوله انتقال گاز را به سمت شهرها و روستاهای حوزه انتخابیه خویش منحرف کردند تا امروز از نداری انرژی و تعطیلی صنایع آه بکشیم و حسرت بخوریم!
نگارنده به هیچ روی مخالف گازرسانی به شهرها نبوده و نیست اما معتقد است سیاست گازرسانی به همه شهرها و روستاها در هر اقلیمی بدون توجه به ویژگیهای ذاتی و طبیعی آن اقلیم نادرست و به دور از منطق اقتصادی بوده است.
شوربختانه سالها لابیهای سیاسی برای جلب آرای حوزه انتخابیه، جای منطق و عقلانیت را در سیاستهای انرژی کشور گرفت تا اینگونه به فلاکت انرژی بیفتیم و با کسری شدید انرژی مواجه شویم. شوربختانه انرژی و خطوط لوله گاز در کشور به شدت سیاسی شده است!
به اعتقاد کارشناسان، در بخش خانگی به راحتی برق قابل جایگزینی با گاز است و حال آنکه در این سالها تکیهگاه اصلی انرژی در اقتصاد کشور بر مبنای گاز برنامهریزی شده است. بر این مبنا، بیش از ۶۵۰ میلیون مترمکعب از ۸۵۵ میلیون مترمکعب رکورد انتقال گاز در شبکه خانگی مصرف میشود و تنها ۲۰۵ میلیون مترمکعب گاز برای صنایع عمده باقی میماند! این عدد باقیمانده برای صنایع یعنی تقریبا هیچ!
میتوان اینگونه نتیجه گرفت که با سیاست تکبعدی گاز چرخهای همزمان صنعت و بخش خانگی با هم نمیچرخند و خیلی زود سیاست تنوع انرژی در کشور از برق و باد و انرژیهای تجدیدپذیر در کشور بایستی بنیانگذاری شود. آنچه مبرهن است اینکه؛ کمبود انرژی و ناترازی در کشور در نتیجه سیاستهای غلط دولتها و مجالس در ادوار گذشته است. سیاست تکبعدی تکیه صرف بر گاز و گازرسانی به همه شهرها و روستاها به هر قیمت ممکن نتیجهاش همین میشود. ساخت برخی پتروشیمیها که با لابیهای سنگین و فشار سیاسی و بدون توجه به موضوع آب و خوراک در کشور شکل گرفتهاند هم از همین جنس است و برای خود داستانی مفصل دارد. جای خوشحالی است که تنوع اقلیمی در کشور به گونهای است که انواع و اقسام انرژیها را میتوان در آن تولید کرد و به بخش مصرفکننده نهایی رساند. نتیجه سالها بیتوجهی به انرژیهای تجدیدپذیری چون باد و خورشید و توجه صرف به سیاست تکبعدی گاز میشود همین ناترازی انرژی و تا وضع از این بدتر نشده بایستی این رویه غلط را اصلاح کنیم.