شمشیر دولبه تولید و مصرف انرژی و حلقه مفقوده مصرف بهینه
آنچه مبرهن است اینکه کشورمان با دارا بودن ذخایر عظیمی از نفت و گاز میتواند به جایگاه مرکز تبادلات گازی در منطقه مبدل گردد اما برای محقق شدن این هدف، باید ضمن سرمایهگذاری بیشتر در بخش تولید، پروژههای بهینهسازی مصرف با جدیت بیشتری در دستور کار قرار گیرد. با این وجود صنعت گاز ایران بهلحاظ توسعهیافتگی و از نقطه نظر میزان تولید و گسترش شبکه و خطوط انتقال گاز وضعیت مناسبی دارد. در حال حاضر مقدار تولید گاز در ایران سالانه حدود ۳۳۰ میلیارد لیتر مترمکعب است و با این مقدار تولید، با وجود همه مشکلات و تحریمها، کشورمان پس از آمریکا و روسیه رتبه سوم بیشترین تولید گاز در دنیا را در اختیار دارد.
شوربختانه سیاستگذاریهای نادرست در حوزه انرژی در سه دهه گذشته با این فرض که مزیت رقابتی اقتصاد کشور ما دسترسی به منابع انرژی فراوان و ارزان است، سیاست صنعتی کشور بهصورت نانوشته بر توسعه صنایع بهشدت انرژیبر بنا شده و همین مهم کشور را در لبه پرتگاه سوءمصرف قرار داده است. به عنوان یک مثال روشن، عمده ساختوسازها در کشور بدون در نظرگرفتن ملاحظات بهینهسازی مصرف انرژی صورت گرفته و تولید برق نیز مبتنی بر نیروگاههای حرارتی شده است. همین سیاستهای غلط موجب شده که امروز با وجود کسب رتبه سوم در حوزه بیشترین تولید گاز، چهارمین مصرفکننده بزرگ گاز در دنیا هستیم. به راستی طنز تلخی است که هر چه تولید میکنیم با تصمیمات غلط گذشته و اصرار بر این تصمیمات به ثمن بخس از دست می دهیم.
این در حالی است که مقدار مصرف گاز در بسیاری از کشورهای صنعتی و اروپایی از ایران بسیار کمتر است و ما در کشور نتوانستهایم تولید ناخالص داخلی زیادی داشته باشیم و بهرهوری انرژی در کشور بسیار پایین است. در همین حال، برنامهریزی تدبیرپردازان برای جبران ناترازی گاز در سال ۱۴۰۳ هم نامناسب است تا جایی که بنابر آمارها امسال بهطور تقریبی باید ۲۴ میلیارد لیتر سوخت مایع مصرف کنیم که عمده آن به مصرف نیروگاهها خواهد رسید. ارزش دلاری این مقدار سوخت مایع، حدود ۱۴ میلیارد دلار برآورد میشود که قابلیت صادرات دارد، اما فقط به دلیل مهار مصرف باید این حجم مایعات را بسوزانیم. اینجاست که ضرب المثل «چوب دو سر باخت» تداعی میگردد.
هم در گاز قافیه را باختهایم و هم ارزش صادراتی سوخت مایع را از دست دادهایم. اما وضعیت به همین جا ختم نمیشود. متاسفانه در نبود سرمایهگذاری این صنعت گاز است که زیان جدی میبیند و ناترازیاش فاصلهای بعید با مصرف پیدا میکند بهگونهای که اگر اقدامی نکنیم و هیچ سرمایهگذاریای در حوزه افزایش یا حفظ تولید انجام نشود و از طرف دیگر روند افزایشی مصرف با همین شتاب ادامه یابد، این مقدار ناترازی گاز تا سال ۱۴۱۰ حدود ۲ برابر میشود. بر این اساس، وزارت نفت پیشبینی کرده که برای رفع ناترازی تنها در همین حوزه تا سال ۱۴۱۰ باید نزدیک به ۱۰۴ میلیارد دلار سرمایهگذاری شود که بهمعنای نیاز سالانه ۱۳ میلیارد دلاری است.
با این مقدار سرمایهگذاری، پیشبینی شده است که مقدار تولید گاز بهاندازه ۲۷۵ میلیون لیتر در روز بیشتر شود که این افزایش از محل توسعه میدانهای جدید گازی، انجام طرح ملی فشارافزایی بهمنظور حفظ تولید در پارس جنوبی و جمعآوری گازهای همراه محقق خواهد شد، همچنین مقدار ذخیرهسازی به ۱۳۰ میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید. اما با وجود همه سرمایهگذاریها در حوزه گاز و با همه اقدامهای انجامشده در حوزه افزایش تولید و با توجه به رشد مصرف همچنان قادر به رفع ناترازی گاز نخواهیم بود چرا که حلقه مفقودهای به نام بهینهسازی مصرف انرژی وجود دارد. بایستی اراده جدی برای بهینهسازی مصرف سوخت در کشور و در میان همه ارکان تصمیم ساز شکل بگیرد که طبق پیشبینیها، در صورت انجام اقدامهایی مشخص، مقدار مصرف ۲۰۰ میلیون مترمکعب در روز کاهش خواهد یافت.
از جمله اقدامات اثربخش میتوان به اصلاح وضع موجود نیروگاههای حرارتی شامل کنار گذاشتن نیروگاههای فرسوده با بازدهی پایین و سرعتبخشی به توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و همچنین اصلاح و تعویض سیستمهای گرمایشی بخش خانگی از جملهها موتورخانهها و بخاریها، اشاره کرد. در بخش انرژیهای تجدیدپذیر و در دو سال آینده باید حداقل ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر داشته باشیم و در سالهای بعد هم این روند باید ادامه یابد، زیرا اکنون در دنیا تولید برق از انرژی خورشیدی از منابع فسیلی هم ارزانتر شده است.
بر این اساس، سیاستهای موجود باید بهگونهای تغییر یابد که از ایجاد مصرف غیربهینه در حوزههای مختلف جلوگیری شود، برای نمونه، اگر طرحی داریم که قرار است طبق آن، بخاریهای مردم را عوض کنیم، این طرح هنگامی نتیجه میدهد که بهطور همزمان از تولید بخاریهای پرمصرف جلوگیری شود، یا اینکه در سیاست صنعتی باید تجدیدنظر اساسی شود و بهجای اقدامهایی مانند اعطای مجوز به پنج کارخانه فولادسازی در مناطق کویری و پافشاری بر توسعه صنایع انرژیبر، بر تکمیل و توسعه زنجیره ارزش تمرکز کنیم. بی تردید توسعه زنجیره ارزش (Value Chain) راهحلی برای برون رفت از چالشهای اقتصادی خواهد بود.