بنزین در محاق واردات و قاچاق و یک پیشبینی نگرانکننده گازی؛
چالش بزرگ ناترازی انرژی

تهدید بیبرقی و نبود انرژی اینک در چهار فصل سال وجود دارد. شوربختا که سالها بیتوجهی و بیاعتنایی به موضوع سرمایهگذاری بر روی توسعه نیروگاهها، میادین گازی واقع در خشکی و دریایی و ... چنین وضعیت دشواری را ایجاد کرده است.
چالشی که از یک دهه قبل آغاز شد
فقط در موضوع برق، چالش از بیش از یک دهه قبل آغاز شد و تدبیرپردازان آن زمان، فقط نظارهگر بودهاند و بس. از سال ۱۳۹۲، بهتدریج فاصله میان تقاضای برق در زمان اوج و توان تامینشده در زمان اوج بیشتر شد. این فاصله به مرور افزایش یافت تا جایی که در سال 1402 به ۱۲ هزار مگاوات و در سال گذشته بیش از ۱۶ هزار مگاوات ناترازی برق ثبت گردید که این میزان ناترازی معادل تولید ۱۶ نیروگاه اتمی بوشهر است. در سال جاری نیز پیشبینی میشود که ناترازی برق از 20 گیگاوات بگذرد. این در حالی است که توسعه انرژیهای تجدیدپذیر از قبیل انرژی خورشیدی و یا نیروگاههای سیکل ترکیبی در آغاز راه قرار دارد و چشمانداز روشنی در جبران این عقبماندگی تاریخی در سال جاری پیش رویمان قرار ندارد.
از نان شب هم واجبتر
اوضاع بحران و نداری در گاز بغرنجتر است؛ پیشبینی کارشناسان در ناترازی گاز در پیک مصرف در زمستانها 300 میلیون مترمکعب معادل تولید 6 فاز پارس جنوبی است. این در حالی است که پروژه فشارافزایی فازهای پارس جنوبی که زمستان سال گذشته با عاملیت 4 شرکت داخلی با حضور رییس جمهور با هدف مقابله با افت تولید امضا شد، همچنان در محاق ابهام و در انتظار تصویب در شورای اقتصاد است و هنوز محل تامین منابع مالی 18 میلیارد دلاری آن مشخص نگردیده است. بر اساس اهداف برنامه هفتم توسعه، ظرفیت تولید گاز خام کشور باید به یک میلیارد و ۳۵۰ میلیون مترمکعب در روز افزایش پیدا کند که برای دستیابی به تولید این حجم گاز، ۷۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری باید انجام شود. در حال حاضر میانگین تولید گاز غنی در کشور از میادین خشکی و دریایی یک میلیارد مترمکعب در روز است که حدود 860 میلیون مترمکعب گاز شیرین از آن به شبکه مصرف تزریق میشود. این بدان معناست که سرمایهگذاری در پروژههای گازی یک ضرورت و از نان شب هم واجبتر است تا بتوان بر ناترازی افسار گسیخته غلبه کرد.
یک پیشبینی نگرانکننده گازی
رکورددار بودن ایران در تولید گاز دنیا نشان میدهد که گره ناترازی گاز طبیعی نه از سمت عرضه، بلکه از سمت تقاضا قابل رفع است و ضرورت دارد برای کنترل و بهینهسازی مصرف چارهاندیشی شود؛ بهخصوص اینکه از سال جاری، تولید گاز ایران نیز با افت فشار پارسجنوبی، کاهش خواهد یافت و در صورت تداوم روند صعودی مصرف، میزان ناترازی با شیبی فزاینده تعمیق خواهد شد. طبق برآورد سازمان برنامه و بودجه، میزان میانگین کسری گاز در سال 1406 به 373 میلیون متر مکعب در کل سال خواهد رسید و نسبت به سال 1402 بیش از پنجبرابر خواهد شد. به بیان دیگر اگر هماکنون فقط در سه ماه سرد سال، گازرسانی به صنایع به میزان 50 درصد محدود میشود اما در سال 1406 قطعی گاز صنایع در کل ماههای سال و بهصورت صددرصدی رخ خواهد داد و در ادامه و در صورت عدم توسعه و سرمایهگذاری در پروژههای گازی، تا 15 سال آینده فقط برای نصف تقاضا انرژی خواهیم داشت! به بیان دیگر، اگر اقدام موثری پیرامون میادین و منابع گازی کشور به لحاظ فشارافزایی یا سایر اقدامات افزایش تولید و توسعه ای انجام نشود، پیش بینی می شود در سال 1410 رقم تولید کل گاز کشور با افتی شدید به 800 و در سال 1420 با یک کاهش فاحش به 450 میلیون مترمکعب در روز برسد که این موضوع، یک پیشبینی بسیار نگرانکننده است.
بنزین در محاق واردات و قاچاق
اما تولید مهمترین فرآورده نفتی نیز در وضعیت قرمز قرار دارد. میانگین تولید روزانه بنزین در کشور بنابر اظهارات مقامات مسئول، 120 میلیون لیتر برآورد می گردد و در مسابقه تولید و مصرف، شوربختا که ناترازی موج میزند تا جایی که بر طبق آمارها روزانه 135 تا 138 میلیون لیتر بنزین مصرف می شود که کسری حاصل از این ناترازی بایستی از واردات جبران گردد. برآوردها حکایت از واردات 5 میلیارد دلار فرآورده بنزین در سال جاری دارد. به راستی چرا ایران به واردکننده بنزین مبدل شد؟ در پاسخ بایستی 6 عامل اصلی شامل 1-عقبماندگیهای بخش تولید و کندی در تکمیل طرحهای توسعه پالایشگاهی و عدم اجرای پروژههای جدید 2- تبدیل خودروی شخصی به انتخاب اول مردم 3- تعطیلی توسعه CNG در سالهای اخیر 4- عدم اصلاح ناوگان حملونقل کشور 5- تولیدخودروهای پرمصرف و 6- عدم اسقاط ناوگان فرسوده اشاره کرد.
در کنار همه این ناترازی و بحران ها، قاچاق سیستماتیک سوخت که روزانه بالغ بر 25 تا 30 میلیون لیتر فرآورده را شامل می شود، به مثابه تیری بر تابوت بحران انرژی در کشور است و بر موضوع واردات فرآورده سایه سنگینی انداخته است. در سال گذشته میزان واردات روزانه بنزین به طور متوسط 8 میلیون لیتر و میزان واردات روزانه گازوئیل حدود 9 میلیون لیتر بوده؛ در حالی واردات دو فرآورده اصلی نفتی کشور قریب به 17 میلیون لیتر در روز بوده است که میزان قاچاق بنزین و گازوئیل حدود 30 میلیون لیتر در روز برآورد میشود. در واقع، میزان واردات بنزین و گازوئیل که برای رفع ناترازی آن صورت میگیرد، نصف قاچاق روزانه بنزین و گازوئیل است؛ یعنی اگر قاچاق بنزین و گازوئیل متوقف شود، نهتنها ناترازی و کسری این دو فرآورده استراتژیک و پر تقاضای نفتی متوقف خواهد شد، بلکه میتوانیم دوباره به جمع کشورهای صادرکننده بنزین و گازوئیل بپیوندیم!
آب بر همگان روشن است
موضوع آب نیز که بر همگان روشن است. کم بارشی و بی بارشی و خشکسالیهای چند سال اخیر در کنار برداشتهای غیرقانونی و عدم توجه به پروژههای مهم آبی، شرایط ناترازی پر چالشی را برای آب تدارک دیده است.
عدم سرمایهگذاری و نظارت سیستماتیک و فناورانه
با این اوصاف بایستی بپذیریم که در دو مولفه مهم و استراتژیک عدم سرمایهگذاری و نظارت سیستماتیک و فناورانه دچار ضعفهای جدی و بیبرنامگی هستیم. «سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی» که با هدف مبارزه هدفمند و هوشمند با پدیده ناترازی ها و بر طبق برنامه هفتم توسعه بایستی از مدتها قبل زیر نظر رییس جمهور شکل مییافت، همچنان ایجاد نشده است. در همین حال، با وجود طراحی سامانههای متعددی چون «سپهتن»، «سدف» و ... برای جلوگیری از قاچاق سوخت، این سامانهها هنوز یکپارچه نشدهاند و پدیده شوم قاچاق سوخت همچنان با شدت ادامه دارد و گویی در سامانهها به کوچه بنبست خوردهایم! با این اوصاف و بیتوجهی محض به راههای درمان ناترازیها «سردرد ناترازی» تمامی ندارد و همچنان در محاصره ناترازیها گذران عمر خواهیم کرد.