ضرورت آمادگی صنعت نفت و پتروشیمی در پساتوافق

وقتی صحبت از مشارکت و سرمایه گذاری تریلیون دلاری در کشوری چون ایران می شود، همه هوش و حواس ها پس از بخش های زیربنایی (راه و باند، برق، بیمه، بانکداری، حمل و نقل، آب و فاضلاب ، بنادر و ...) معطوف به نفت و گاز و پتروشیمی و دیگر صنایع می شود. این در حالیست که شوربختانه در طی دهه ها ی گذشته بدلایل خودتحریمی و طرد افراد متخصص و کاربلد به دلایل مختلف و بعضا سلیقه ای، انبان بسیاری از بخش ها خالی از نیروی انسانی متبحر است. آنانی که در اندک پروژه های بزرگ جاری، دستی بر آتش دارند بخوبی کمبود نیروی متفکر و راهبر را لمس میکنند. وقتی نفت و گاز و پتروشیمی که طلایه دار صنعت پیشرو بوده، از چنین نیروهایی بی بهره مانده، تو خود بخوان که در دیگر صنایع و علی الخصوص صنایع زیربنایی که لازمه هر گونه تغییر بنیادین در کشور است، چه ها می گذرد. لذا با فرض نیل به توافق، تمامی بخشهای صنعتی و زیربنایی بایستی خود را به داشتن نیروی انسانی متخصص و کارآمد ملزم نمایند و البته یقینا باید از آنچه در حال حاضر به عنوان تصمیم گیران و تصمیم سازان خود دارند حاذق تر باشند. در غیر اینصورت سرمایه گذار خارجی ( امریکایی یا غیر آن) با قراردادهای کاملا یکجانبه در بخش نفت و گاز و علی الخصوص پتروشیمی تعاملات خود را آغاز خواهد نمود. در مورد پتروشیمی اما باید بیشتر تامل کرد. صنعتی که حتی در ایام تحریم و دور زدن آن تکیه گاهی ارز آور و اشتغال زا برای ایران ما بود، در عرصه تعاملات جدید نقشی بس برجسته خواهد داشت. متولی و راهبر اصلی برای ترسیم افقی متحد و یکپارچه بدور از بازیهای سیاسی، همانا شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. در کم رنگی (بخوانید غیاب یا سیاسی شدن) سازمان مدیریت و برنامه ریزی که احمدی نژاد آن را از لحاظ ساختاری کاملا دگرگون کرد و نیز با اشراف بر کمبود و محدودیت خوراک مجتمع ها، ایجاد هیاتی هماهنگ کننده از هلدینگ های بزرگ پتروشیمی و صاحب نظران واقعی، دلسوز، و باسواد با زعامت شرکت ملی صنایع پتروشیمی جهت یکپارچه سازی تصمیمات و تعریف خط مشی های توسعه می تواند راهکار خوبی برای جلوگیری از اپیدمی هایی همچون طرح های متانول در آینده باشد. نگاهی به آمار و تناژ طرحهای PDH تایید شده و مقایسه آن با تراز مصرف و نیاز جهانی، فهم و درک بی راهه رفتن (در اثر بی خبری و بی برنامگی) را آسان تر می نماید. جذب متخصصین و بازگشت نیروهای وزین کنار گذاشته شده به جای مدیرانی که بزرگترین افتخارشان دریافت ده ها تندیس و لوح سپاس و ... بوده از دیگر الزامات برای آمادگی این صنعت ارزش آفرین است. امید که با تعقل عملی و به دور از سایه سیاسیون این مهم بانجام برسد. |