نکاتی در لزوم تعامل روابط عمومیها و رسانهها!

طی روزهای گذشته فرصتی فراهم شد تا در جمع گروهی از روسای روابط عمومیهای نفت و صنعت باشم. جمعی خوب و صمیمی که هر کسی از بودن در کنارشان لذت میبرد.
این جمع صمیمی در حضور و به میزبانی مدیری خوشنام و باسابقه که مدیریت یکی از هلدینگهای بزرگ کشور را برعهده دارد برگزار شد.
صحبت حول محور مسئولیتها و وظایف روابط عمومی در شرایط فعلی کشور بود و دغدغههایی که حضور فعال، کارشناسانه و توام با تعامل مطلوب روابط عمومیها چه میزان در کمک به کاستن از حاشیهها و اخبار تنشزا میتواند تاثیرگذار باشد.
با تاسی به مباحث مطرح شده چند نکته بهویژه در ارتباط با فعالیتهای روابط عمومی قابل ذکر است که مناسب دیدم به طور مختصر اشارهای به آنها داشته باشم:
-واقعیت امر این است که فضای مدیریتی وزارتخانهها و سازمانهای خصوصی و خصولتی که حداقل در چهار دولت گذشته بر سر کار آمدهاند دچار تغییرات اساسی شده است. به عبارت روشن و در یک جمله «عمر مدیریتی حاکم بر سازمانها به شدت کاهش یافته یا بیثبات شده است». سوابق نشان میدهد در دو یا سه دهه قبل عمر مدیریتهای حاکم بر شرکتها گاهی تا هشت سال بود. این دوران سپس به چهار و بعد دو سال کاهش یافت و اکنون به چند ماه و چند هفته هم رسیده است. اینکه بخواهیم تلاش کنیم علیرغم چنین کاهش تامل برانگیزی در طول دوره مدیریتها فضای سازمانها و از آن مهمتر فضای رسانهای کشور بدون حاشیه باشد انتظاری است که تحقق آن بسیار سخت نشان میدهد.
- نکته مهم دیگر این است که همین انتصابهای با عمر کوتاه مدیریتی نیز اکثر بر اساس سفارشها، لابیها و گزینش افراد خارج از مجموعهها برای قرار گرفتن در راس سازمانهای مربوطه بوده و متاسفانه چنین انتصابهایی موجب افزایش فضای پرتنش همراه با حاشیه در شرکتها و به تبع آن در فضای رسانهها شده است.
- اینکه در شرایط ایجاد شده پس از انتصابهای نامناسب انتظار داشته باشیم روابط عمومی سازمانها از انتشار اخبار حاشیهای جلوگیری کنند حتی برای باتجربهترین و کارآمدترین آنها نیز کاری بسیار سخت است.
به عنوان راهکاری پیشنهادی میتوان گفت:
-در صورت تصمیم نهایی برای جابجایی مدیریت یک شرکت انتخاب مدیران شایسته از درون همان سازمانها در جلوگیری از ایجاد حاشیه و کمک به ثبات و تداوم اقدامهای مدیریتی صورت گرفته در آن مراکز بسیار موثر است.
- اگر سازمانی دچار تخلفات اعم از مالی یا دیگر موارد شده باشد هیچ کارشناس یا رییس روابط عمومی باسابقه و توانمندی نیز نمیتواند توجیهگر تخلفات صورت گرفته بوده یا بهگونهای عمل کند که از دید افکار عمومی پنهان بماند.
- در این شرایط یک راهکار پیشنهادی این است که روابط عمومی آن سازمان با هماهنگی مدیریت زودتر از سایر رسانهها به شفافسازی و بیان صحیح و بهدور از حاشیه در مورد اتفاق صورت گرفته بپردازد.
- رمز موفقیت هر سازمانی در توجیه و اقناع افکار عمومی این است که اقدام روابط عمومی بسیار سریع، به موقع و پیش از انتشار یا گسترش اخبار حاشیهای و غیرواقعی صورت بگیرد.
- اگر روابط عمومیها نتوانند اخبار درست، کارشناسی و قابل پذیرش برای افکار عمومی و رسانهها ارائه دهند یقین داشته باشند مردم و فضای عمومی جامعه به سوی پذیرش مطالب و اخبار بعضا حاشیهدار و تنشزا و بعضا جهتدار رسانههای منتقد رفته و آنها را به عنوان مرجع مورد اعتماد میپذیرند و بعد از شکل گرفتن چنین باوری در افکار عمومی هرگونه تبلیغ و تلاش برای توضیح، تکذیب یا اعلام اصل موضوع به سختی مورد پذیرش قرار میگیرد.
- راهکار منطقی برای ایجاد رابطه مثبت توام با همکاری و تعامل با رسانهها حتی رسانههای منتقد و کاملا مخالف سازمان این است که چنین کاری به روابط عمومیها سپرده شود و اگر روابط عمومی سازمانی قادر به انجام چنین کاری نیست بهتر است رییس روابط عمومی توانمندی برای آن مجموعه انتخاب شود تا اینکه مدیریت ارشد سازمان چنین مسئولیتی را از روابط عمومی گرفته و به واحد یا شخص دیگری واگذار کند.