دیده شدن فعالیتها و سلامت روانی کارکنان

گزارشهای مربوط به تأثیر تصمیمات و رفتارهای مدیریت بدون شک توجه نیروی انسانی را به خود جلب میکند، چرا که ممکن است دارای مخاطرات زیاد، نفوذ موثر و ملاحظات خاص باشد.
هنگامی که نیروی انسانی احساس میکند دیده و شنیده میشود، درک میشود و مورد قدردانی قرار میگیرد، از سلامت روان بهتری برخوردار میشود؛ عکس این قضیه هم صادق است، بدون این احساس، نیروی انسانی با همه چیز از تنهایی گرفته تا سندرم عدم درستکاری دست و پنجه نرم میکند.
راههای سادهای وجود دارد که یک مدیر میتواند به کمک آنها نه تنها نیروی انسانی را به رسمیت بشناسد، بلکه برای آنان به عنوان، اعضای تیم و مشارکتکنندگان در سازمان ارزش و اهمیت بالایی قایل شود.
معضل نامرئی بودن
تحقیقات جدید موسسه "Joblist" نشان میدهد زمانی که نیروی انسانی احساس نامرئی بودن کند، سطوح بالاتری از فرسودگی شغلی، سندرم فریبنده "impostor syndrome" و تنهایی را منعکس میکند. علاوه بر این رضایت کمتری از عملکرد، تعهد کاری و امنیت شغلی خود گزارش میکند و به سطوح بالاتری از استرس یا عدم اطمینان میرسد.
نامرئی بودن با سلامت روان مرتبط است چرا که میتواند موجب افسردگی یا اضطراب شود. احساس اینکه دیگران نیروی انسانی را نمیبینند یا تصدیق نمیکنند، میتواند برای نیروهای انسانی منجر به این تصور شود که حضورشان برای دیگران مهم نیست، کارشان مؤثر نیست و به عنوان عضوی از تیم برایشان ارزش قائل نمیشوند. ممکن است احساس کنند که نادیده گرفته شده یا کنار گذاشته شدهاند که هر دو مورد میتواند شرایطی را برای افراد ایجاد کند که از نظر جسمی، شناختی یا عاطفی کمتر احساس خوبی داشته باشند.
در نهایت، نیروهای انسانی صاحب خوشبختی و رفاه خود هستند، در حالی که مدیران مستقیما، مسئول این چیزها نیستند، اما در برابر دیگران مسئولاند تا شرایط را برای تجربیات عالی به بهترین نحو ایجاد کنند.
خوشبختانه، برخی استراتژیها و تاکتیکهای ساده وجود دارد که میتواند به نیروهای انسانی کمک کند تا در تیم و سازمان دیده شوند، ارزشمند باشند، مورد قدردانی قرار گیرند و حضورشان معنادار شود.
ارزش قائل شدن برای نیروی انسانی
این یک حقیقت است که نیروی انسانی، سخنان مدیران را باور نمیکند، بلکه به نحوه رفتار و عملکرد مدیران توجه دارد. بنابراین مهم است که شما بعنوان مدیر نشان دهید برای افراد، نظرات، تخصص و دیدگاههایشان ارزش قائل هستید. میتوانید این کار را به روشهای مختلف انجام دهید، اما دادههای موسسه "Joblist" نشان میدهد که 46 درصد مدیران به احتمال زیاد از کارمندان بازخورد میخواهند، 45 درصد آنان خواهان مشارکت همه اعضای تیم هستند، 36 درصد مدیران موافق برگزاری جلسات طوفان فکری هستند و نهایتا 25 درصد آنان به ابتکارات جدید کارکنان برای توسعه کسب و کار توجه میکنند.
همه اینها مفید است چرا که نیروی انسانی را با کار درگیر میکند، جایگاه آنان را در تیم یادآوری میکند و راههایی برای شنیده شدنشان فراهم میکند. با این همه کافی نیست به سادگی بگوییم اتاق شما به روی نیروی انسانی باز است یا از ایدههای جدید استقبال میکنید. استراتژی قدرتمندتری برای اطمینان از فضاسازی و پدید اَوردن فرصتی برای به اشتراک گذاری و مشارکت نیروی انسانی در تصمیمسازی برای کار لازم است.
جشن گرفتن موفقیتها
راه دیگری که میتوان برای دیده و شنیده شدن نیروی انسانی به کار گرفت، جشن گرفتن دستاوردهای افراد و تیمها ست. حتی با تجربه ترین کارمندان هم از این موضوع قدردانی میکنند هرچند ممکن است برخی از کارمندان، از سر زبان افتادن اسمشان پرهیز داشته باشند، اما به ندرت ممکن است که قدردان تصدیق تلاشهای خود نباشند.
بر اساس این مطالعه، 49 درصد مدیران به احتمال زیاد از کارمندان قدردانی میکنند،40 درصد آنان موفقیتها را با تیم به اشتراک میگذارند و 19 درصد مدیران از جوایز حمایت شده شرکت استفاده میکنند. مدیران باید مطمئن باشند که نه با ارائه سخنان معمولی، بلکه با شناخت دستاوردها و موفقیتها از کارکنان حمایت کنند. به بیان دیگر، اهمیت کار کارکنان را بشناسند و بدانند که کدام تلاشها چالشبرانگیزتر هستند و نتایج آنها درچه سطحی دستاوردهای بزرگتری برای برای افراد در سطح شخصی و در نتیجه برای سازمان به ارمغان آورده است.
ایجاد روابط قوی با نیروی انسانی شاید یکی از بهترین راهها باشد تا افراد احساس کنند دیده شده و معتبر هستند. از نظر آماری، وقتی مدیران همدلی نشان میدهند، کارکنان سطوح بالاتری از سلامت روان را گزارش میکنند، علاوه بر این میگویند که بهرهورتر، نوآورتر و شادترهستند.
در مطالعه "Joblist" ،51 درصد مدیران سازمان وضعیت کارها را با کارمندان خود چک میکردند. این بدان معنا نیست که آنان در حال مدیریت خرد بودند بلکه بررسی میکردند تا ببینند اوضاع چگونه پیش میرود و آیا کارمند به حمایت نیاز دارد یا خیر. همچنین 36 درصد مدیران درجلسات مشارکت داشتند و روابط کارکنان را تقویت میکردند، علاوه بر این 33 درصد مدیران مشوق کارکنان بودند تا دوربین خود را در طول تماسهای ویدیویی روشن نگه دارند و 24 درصد مدیران برای حصول به نتیجه جلسات اضافی برگزار میکردند.
در تمام این فعالیتها، پیام اصلی، حضور و در دسترس بودن مدیر است. وقتی شما به عنوان مدیر کارکنان را بیشتر میبینید، متوجه میشوید که آیا از کار سرخورده هستند یا به موضوع خاصی علاقه دارند؛ بنابراین میتوانید امور را تنظیم کنید، از کارکنان سؤال بپرسید و گوش شنوای مسائل آنان باشید و نهایتا منابعی را برای کمک به آنان پیشنهاد دهید.
اجتماعی شدن
بهترین راه برای تشکیل تیمها و شکل دادن به روابط تعاملی میان کارکنان از طریق انجام وظایف و تقسیم کار صورت میگیرد؛ به این ترتیب دسترسی به اهداف مشترک آسان و تسهیل میشود. در چنین روشی، معاشرت بسیار معنادار است، چرا که تجربیات مشترکی را امکانپذیر میکند که میتواند مبنایی برای روابط علمی و تجربه کاری باشد.
این مطالعه نشان داد که 33 درصد مدیران فعالیتهای توسعه تعامل میان کارکنان و 27 درصد فعالیتهای فوق برنامه شرکت خود را برنامهریزی میکنند. مدیران در خصوص چنین فعالیتهایی باید بسیار منطقی رفتار کنند چرا که به طور بالقوه وقت شخصی کارمند یا زمان کار او را صرف میکنند؛ بخوانید افزایش استرس کارکنان به دلیل اینکه زمان کافی برای انجام کار ندارند با این همه برخی از فعالیتها میتوانند مفید باشند.
زمانهایی را برای فعالیتهای اجتماعی همراه کارکنان در نظر بگیرید. به عنوان مثال، پرتاب دارت میتواند منبع سرگرمی و طنز باشد چرا که افراد کمی دارای این تخصص هستند و همین نکته میتواند میان کارکنان زمینههای مشترک ایجاد کند. علاوه بر این میتوان فعالیتهایی را سازماندهی کرد که جامعهمحور هستند و شما را ازتقویت اجتماعی برخوردار میکنند، چنین فعالیتهایی، مفهوم هدف و مشارکت را معنادار میکنند؛ مثل گذراندن یک روز تعطیل به رنگآمیزی مجدد دیوارهای شهری یا اختصاص یک بعدازظهر برای رسیدگی به بوستانها و حفاظت از گیاهان و درختان.
تلاش
نهایتا، این رفتارها و تلاش واضح شماست که تفاوت شما با دیگران را برای کارکنان ایجاد میکند. وقتی به آنان توجه میکنید، از آنان دعوت میکنید و در حضور جمع اهمیت حضور و کارشان را تأیید میکنید، و به سهم خود به مردم کمک میکنید تا احساس مهم بودن داشته باشند. بدون شک این یکی از قوی ترین راهها برای کمک به رفاه و سلامت روان کارکنان است.